من روزگار غربتم را دوست دارم

من روزگار غربتم را دوست دارم
این حس و حال و حالتم را دوست دارم
.
یک عکس کوچک توی جیبِ کیفِ پولم
تنها ترین هم صحبتم را دوست دارم
.
بر عکس آدم های دل بسته به دنیا
هر تیک و تاکِ ساعتم را دوست دارم
.
امشب دوباره خاطرت مهمان من بود
مهمانی بی دعوتم را دوست دارم
.
هر چند باعث می شود هر شب ببارم
اما دل کم طاقتم را دوست دارم
.
عادت شده این گریه های بی تو ، هرچند
می خندی امّا عادتم را دوست دارم
دیدگاه ها (۱۶)

این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود من عاشق او بودم و او عا...

سرمو چرخوندم و گفتم: اینجوری؟گفت: یکم اینورتر. آها خوبه. حال...

.می‌گویم «قول داده بودی.» سرم را بالا نمی‌آورم تا بتوانم همی...

.چادرِ عربی داشت و صورتِ تا‌نیمه پوشانده. با چند تار موی خرم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط