🤎шум моря🤎
🤎шум моря🤎
Part 38
رفتم دمه پنجره که دیدم جی هوپ از میون جمعیتی که براش راه باز کرده بودن داشت میومد
دستم توسط لیسا کشیده شد که گفتم :وایی یک دقیقه وایساااااا هو وحشی اخخخخ
نامجون و ته هم از بازو هام گرفتن کشیدنم تو اتاق بقلی که لیسا یه شمع روشن کرد
منم از لای در به کوک که حالا صاف ایستاده بود نگاه کردم لبخندی بهش زدم که در باز شدو جی هوپ وارد اتاق اون شد
جی هوپ :چه بلایی سرت تو و کشتی اومده ؟
کوک :کار ریونجین بود ، ببخشید !
جی هوپ :با ببخشید حل نمیشه !
کوک :لطفا بهم پول بدید
جی هوپ :تو از من پول می خوایی بعد از این همه گندی که زدی .خدمت و آواره کوچه ها کردی کشتید با باد بان های نابود شده دمه بندره و از همه مهم تر اونو آوردی اینجااا
کوک که منظور اون و گرفته بود سرش و بالا بردو تو چشمای جی هوپ زل زدو گفت
کوک :آوردم چون مجبور بودم خودتون خوب میدونید اگر میموند و بلایی سرش
میومد کی مقصر بود !
جی هوپ :بورام بزرگ شده میتونه از خودش مراقبت کنه !
اشکام از چشمام سرازیر شدن !که لیسا و پسرا با تعجب بهم نگاه کردن
لیسا :باید توضیح بدی !
بورام:واقعا باید حرف بزنیم
...
کوک :حالا چی کار کنم ؟ داری بابت کارم تنبیه ام میکنی ؟
جی هوپ:هر جور دوست داری فکر کن این مشکل من نیست مشکل تو هست.
بعد از در زد بیرون و رفت منم نفسی کشیدم و دماغ مو بالا کشیدم .
از اتاق رفتیم بیرون که لیسا گفت
لیسا :....
like 21
فالو نکنی بابات خ.....
Part 38
رفتم دمه پنجره که دیدم جی هوپ از میون جمعیتی که براش راه باز کرده بودن داشت میومد
دستم توسط لیسا کشیده شد که گفتم :وایی یک دقیقه وایساااااا هو وحشی اخخخخ
نامجون و ته هم از بازو هام گرفتن کشیدنم تو اتاق بقلی که لیسا یه شمع روشن کرد
منم از لای در به کوک که حالا صاف ایستاده بود نگاه کردم لبخندی بهش زدم که در باز شدو جی هوپ وارد اتاق اون شد
جی هوپ :چه بلایی سرت تو و کشتی اومده ؟
کوک :کار ریونجین بود ، ببخشید !
جی هوپ :با ببخشید حل نمیشه !
کوک :لطفا بهم پول بدید
جی هوپ :تو از من پول می خوایی بعد از این همه گندی که زدی .خدمت و آواره کوچه ها کردی کشتید با باد بان های نابود شده دمه بندره و از همه مهم تر اونو آوردی اینجااا
کوک که منظور اون و گرفته بود سرش و بالا بردو تو چشمای جی هوپ زل زدو گفت
کوک :آوردم چون مجبور بودم خودتون خوب میدونید اگر میموند و بلایی سرش
میومد کی مقصر بود !
جی هوپ :بورام بزرگ شده میتونه از خودش مراقبت کنه !
اشکام از چشمام سرازیر شدن !که لیسا و پسرا با تعجب بهم نگاه کردن
لیسا :باید توضیح بدی !
بورام:واقعا باید حرف بزنیم
...
کوک :حالا چی کار کنم ؟ داری بابت کارم تنبیه ام میکنی ؟
جی هوپ:هر جور دوست داری فکر کن این مشکل من نیست مشکل تو هست.
بعد از در زد بیرون و رفت منم نفسی کشیدم و دماغ مو بالا کشیدم .
از اتاق رفتیم بیرون که لیسا گفت
لیسا :....
like 21
فالو نکنی بابات خ.....
۷.۶k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.