من را نگاه کن که دلم شعلهور شود

من را نگاه کن که دلم شعله‌ور شود
بگذار در من این هیجان بیشتر شود

قلبم هنوز زیر غزل لرزه‌های توست
بگذار تا بلرزد و زیر و زبر شود

من سعدی‌ام اگر تو گلستان من شوی
من مولوی سماع تو برپا اگر شود

من حافظم اگر تو نگاهم کنی اگر
شیراز چشم‌های تو پر شور و شر شود

«ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود»

آنقدر واضح است غم بی تو بودنم
اصلا بعید نیست که دنیا خبر شود

دیگر سپرده‌ام به تو خود را که زندگی
هر گونه که تو خواستی آنگونه سر شود
دیدگاه ها (۲)

غم رسید و دل گرفت و حال هم پشت سرشمن شکستم دل شکست و بال هم ...

#روسری_باز_کن_و_پیرهنت_را_بتکانباغ گیلاس و هلوی بدنت را بتکا...

نازنینم دستهایت گرمی دستان کیست؟ نوشداروی لبانت مرهم و درمان...

بیت زیبای کدامین غزلی برلب من که غمت خط زده برمثنوی هرشب من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط