نشد به شرط قصهها زدم به خال غصهها

نشد به شرط قصه‌ها، زدم به خال غُصه‌ها
که من سفیر پاپتی میان دشت غصه‌ام

نشد به اشک خنده‌ها، زدم به عار گریه‌ها
که من دهاتی غریب میان شهر گریه‌ام


#ارس_آرامی
دیدگاه ها (۰)

بوی عطری می‌رسد از دور، می‌گویم توییقاصدک می‌رقصد و پُر شور،...

دل در سینه داغ نارنج و در سر تب انار داردمانده‌ای بر تک درخت...

نشد به شرط قصه‌ها، زدم به خال غُصه‌هاکه من سفیر پاپتی میان د...

بوی عطری می‌رسد از دور، می‌گویم توییقاصدک می‌رقصد و پُر شور،...

me: My many years of lovPart:⑥⑦ویو میونگبعد چند مین دکتر اوم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط