ویو آت

ویو آت
تو اتاقم داشتم گریه میکردم که در باز شد برگشتم دیدم تهیونک خیلی زشت شده بودم ریملم ریخته بود
+چیشدع؟نکنه باز دلت برا خانوادت تنگ شده؟مگه من مگه من نگفتم آرایش نکن
-الان یعنی خیلی مهمه داد
یهو به خودم اومدم و فهمیدم چه زری زدم تند تند تعظیم کردم
+ببخشید ارباب
نیشخندی زد و گفت
-انقدر خونه موندی رو مغزت تاثیر گذاشته به بزرگترین مافیای جهان توهین میکنی؟؟نظرت چیه یکم ادب شی
فهمیدم که وقت کتک خوردن تا حد مرگ
+توروخدا ببخشید
-امشب میای تو اتاق
+چرا؟
-میخوام دختر کوچولوم رو بکنم...
+(ذهن ات عر به من گفت دختر کوچولو وای ذوقققق ولی..یک دقیقه وایستا آخرش چی گفتتتتت)
+چ..چی
-مشکلیه؟جزوی از اموالمی هرکاری بخوام باهات میکنم شب بدون زر زر میای تو اتاقم تمومممم آخرش و با داد گفت
+چ..چشم
دستشو رو سرم گذاشت و ناز کرد
-افرین دختر خوب
بعد رفت امروز قرارع دخترونگیم گرفته بشه عالیم عالی شروع کردم به گریه کردن
دیدگاه ها (۲)

اس🚫مات تو کامنتا جنبه نداری نخون زیر این پست کامنت نزارین تا...

دوستان آنقدر ذوق دارم فصل ۲ مستر رو بزارم نوشتم ولی باید چند...

ویو آتواقعا دوسش دارم...خیلی دوسش دارم...از وقتی منو دزدید خ...

سلام سرپنتززززز...فیک مستر فصل یک تموم شد و قرارع یه درخواست...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۲#

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط