تکپارتی
⌗تکپارتی⌗
#نایون
POV: ☭⃢⏱ ..«𝟙𝟠₊»وقتی تا صبح کیدراما میبینید
علامت ها➜:
لینو:
ا/ت: -
𓎢𓎠𓎟𓎠𓎢𓎠𓎟𓎠𓎡𓎢𓎠𓎟𓎠𓎡𓎢
ویوی راوی𓂃✍︎:
دوشنبه است و ساعت ۶:۰۰بود وا/ت منتظر بود تا لینو از کمپانی بیاد خونه، معمولا لینو دیر میومد خونه ولی مثل اینکه قرار بود این سر زود تر بیاد⤿
ا/ت توی این مدت کم فکری به سرش زد و رفت تمام قسمت های فیلمی که خیلی وقت بود دلش میخواست با لینو ببینه رو ریخت تو فلش .
همینطور که حواسش به کامپیوتر بود که یکدفعه صدای زنگ به گوش ا/ت رسید
⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘
ویوی ا/ت𖠋:
داشتم به کامپیوتر نگاه میکردم که صدای زنگ را شنیدم با خوش حالی به سمت در رفتم و در رو باز کردم
.
.
.
-لینو سلام (با خوشحالی☺️)
سلام چاگی(با خوشحالی☺️)
وقتی مشما خوراکی و تو دستش دیدم با خوشحالی هرچه تمام تر گفتم:
-خوراکی گرفتی؟
لینو مشما ها رو زمین میزاره ومیگه:
آره بیب،خوراکی های مورد علاقت رو خریدم ، خوشحال شدی؟
𔓘دوتا دستم رو روی سینم می زارم و میگم𔓘
-خوشحالم،خیلی خوشحالم (اینجا اصکی کوچکی از فیلم وقتی زندگی بهت نارنگی میده رفتم🤏🏻🤣)
-راستی منم برات یه سورپرایز دارم
چی؟
بدو بدو به سمت اتاق میرم و فلش رو از روی کامپیوتر ور میدارم و میرم فلش روجلوی لینو
این چیه؟
-خودت چی فکر میکنی همون فیلمیه که بهت گفتم دلم میخواد باهات ببینم
اوه ، واقعا چه خوب
ویوی لینو𐀪:
وای چه خوب بلاخره میتونم یکم با ا/ت وقت بگذرونم
ا/ت مشما هارو ور میداره و به سمت آشپز خونه میره و خوراکی ها رو توی بشقاب میریزه،رامن رو هم روی میز میزاره،فلش روبه تلویزیون میزنه
- بیا لینو زود باش
-بزار لباسم رو عوض کنم الان میام عشقم
-باشه
🀢لباسم رو عوض کردم و روی مبل نشستم🀢
ویوی راوی𓂃✍︎:
ا/ت تلویزیون رو روشن میکنه و پیش لینو میشینه
-لینو ژانر فیلمش عاشقانه و درامه، داستانش درباره دختری که...
⌖لینو وسط حرف ا/ت میپره⌖
اسپویل نکن بزارخودم ببینم عزیزم
-باشه خب
تقریبا ساعت۱۰:۳۰بودو ا/ت و لینو قسمت۶ رو میدیدن
ویوی ا/ت𖠋:
دیگه سریال داشت به جاهایی کشیده میشدو بازیگر های نقش اصلی داشتن هم رو می بوسیدن ، برای اینکه حواسم نباشه به لینو گفتم:
- عشقم من دیگه خوایم میاد بزار قهوه بریزم
باشه
همین طور که قهوه می ریختم لینو از پشت بغلم کرد
مثل اینکه فیلم تحریکش کرده بود
بیب دلم شیطونی میخواد
-چی؟
لبش رو روی لبم گذاشت و بعد بغلم کرد و منوبرد اتاق روی تخت و بعد کم شیطونی بلاخره خوابیدیم⋆.𐙚 ̊
پایان⇄
#تکپارتی #لینو#نایون
#نایون
POV: ☭⃢⏱ ..«𝟙𝟠₊»وقتی تا صبح کیدراما میبینید
علامت ها➜:
لینو:
ا/ت: -
𓎢𓎠𓎟𓎠𓎢𓎠𓎟𓎠𓎡𓎢𓎠𓎟𓎠𓎡𓎢
ویوی راوی𓂃✍︎:
دوشنبه است و ساعت ۶:۰۰بود وا/ت منتظر بود تا لینو از کمپانی بیاد خونه، معمولا لینو دیر میومد خونه ولی مثل اینکه قرار بود این سر زود تر بیاد⤿
ا/ت توی این مدت کم فکری به سرش زد و رفت تمام قسمت های فیلمی که خیلی وقت بود دلش میخواست با لینو ببینه رو ریخت تو فلش .
همینطور که حواسش به کامپیوتر بود که یکدفعه صدای زنگ به گوش ا/ت رسید
⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘⫘
ویوی ا/ت𖠋:
داشتم به کامپیوتر نگاه میکردم که صدای زنگ را شنیدم با خوش حالی به سمت در رفتم و در رو باز کردم
.
.
.
-لینو سلام (با خوشحالی☺️)
سلام چاگی(با خوشحالی☺️)
وقتی مشما خوراکی و تو دستش دیدم با خوشحالی هرچه تمام تر گفتم:
-خوراکی گرفتی؟
لینو مشما ها رو زمین میزاره ومیگه:
آره بیب،خوراکی های مورد علاقت رو خریدم ، خوشحال شدی؟
𔓘دوتا دستم رو روی سینم می زارم و میگم𔓘
-خوشحالم،خیلی خوشحالم (اینجا اصکی کوچکی از فیلم وقتی زندگی بهت نارنگی میده رفتم🤏🏻🤣)
-راستی منم برات یه سورپرایز دارم
چی؟
بدو بدو به سمت اتاق میرم و فلش رو از روی کامپیوتر ور میدارم و میرم فلش روجلوی لینو
این چیه؟
-خودت چی فکر میکنی همون فیلمیه که بهت گفتم دلم میخواد باهات ببینم
اوه ، واقعا چه خوب
ویوی لینو𐀪:
وای چه خوب بلاخره میتونم یکم با ا/ت وقت بگذرونم
ا/ت مشما هارو ور میداره و به سمت آشپز خونه میره و خوراکی ها رو توی بشقاب میریزه،رامن رو هم روی میز میزاره،فلش روبه تلویزیون میزنه
- بیا لینو زود باش
-بزار لباسم رو عوض کنم الان میام عشقم
-باشه
🀢لباسم رو عوض کردم و روی مبل نشستم🀢
ویوی راوی𓂃✍︎:
ا/ت تلویزیون رو روشن میکنه و پیش لینو میشینه
-لینو ژانر فیلمش عاشقانه و درامه، داستانش درباره دختری که...
⌖لینو وسط حرف ا/ت میپره⌖
اسپویل نکن بزارخودم ببینم عزیزم
-باشه خب
تقریبا ساعت۱۰:۳۰بودو ا/ت و لینو قسمت۶ رو میدیدن
ویوی ا/ت𖠋:
دیگه سریال داشت به جاهایی کشیده میشدو بازیگر های نقش اصلی داشتن هم رو می بوسیدن ، برای اینکه حواسم نباشه به لینو گفتم:
- عشقم من دیگه خوایم میاد بزار قهوه بریزم
باشه
همین طور که قهوه می ریختم لینو از پشت بغلم کرد
مثل اینکه فیلم تحریکش کرده بود
بیب دلم شیطونی میخواد
-چی؟
لبش رو روی لبم گذاشت و بعد بغلم کرد و منوبرد اتاق روی تخت و بعد کم شیطونی بلاخره خوابیدیم⋆.𐙚 ̊
پایان⇄
#تکپارتی #لینو#نایون
- ۶.۶k
- ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط