دوپارتی
𓇢دوپارتی 𓇢
𖤐Part ۱𖤐
ورژن هیسونگ𖦹
#نایون
POV: 𒅒 ... وقتی دروغ میگی و میری خونه دوستت
توجه☚این تکپارتی اسمات داره اگه دوست ندارید نخونید😑
علامت ها⌲:
هیسونگ-
ا/ت
لونا(دوست ا/ت)^
بونگ وو(بازم دوست ا/ت)°
𓂃 𓂃 𓂃 𓂃𓂃 𓂃 𓂃 𓂃𓂃 𓂃 𓂃 𓂃𓂃 𓂃 𓂃 𓂃
ویوی ا/ت𖠋:
داشتم تلویزیون برنامه آشپزی نگاه میکردم که گوشیم زنگ خورد،لونا دوستم بود
مکالمه 𝄞:
سلام لونا جونم ،خوبی؟
^سلام ا/ت ، من خوبم، تو خوبی؟
اوهوم ، مرسی
^میخواستم اینو بهت بگم الان بونگ وو زنگ زد ، گفت که بیایم خونه اش از فرودگاه برگشته
وایییییی ، جدی؟(با خوشحالی)
حتما میام
^اوکی ساعت ۵ اینجا باش باهم بریم
باشه بای
بونگ وو سه سال بود که رفته بود ژاپن تا دانشگاه اونجا درس بخونه و بلاخره برگشته واقعا خیلی ذوق دارم ولی اگه هیسونگ بفهمه بونگ وو آمده نمی زاره برم باید یه جوری بپیچونم ، یه دروغ کوچیکه دیگه
رفتم تو اتاق پیش هیسونگ
تق تق(صدای در )
-بیا تو
هیسونگ
-بله
میگم من میخوام برم خونه دوستم
-آهان ، دختره؟
آره دیگه ، میرم خونه لونا
-باشه پس ،فقط قبل از ساعت ۸خونه باشه
حله
رفتم آماده شدم و یه لباس خوشگل که زیادم باز نبود پوشیدم و رفتم از هیسونگ خداحافظی کنم
هیسونگ من دارم میرم (هیسونگ سر تا پام رو چک میکنم)
-باشه ، خوش بگذره
بعد سوار ماشین میشم و میرم خونه لونا
دینگ دینگ(صدای زنگ)
آیا بیا پایین
^اومدم
داشتیم میرفتیم و حرف هم میزدیم
^خوشگل کردی ها
نه بابا، من همیشه اینطوری لباس میپوشم
^راستی میدونستی بونگ وو گربه خریده؟
واقعا؟من عاشق گربه ام
(و این بحث ها ادامه داشت تا رسیدیم ،زنگ رو زدیم و رفتیم بالا)
بونگ وو در رو باز کرد
°خوش آمدید ،دخترا
(بدون هیچ حرفی پریدم بغلش )
دلم واست خیلی تنگ شده بود
^خب حالا من بونگ وو رو ندیدم بزار بغلش کنم
(چند دقیقه بعد𓀿)
بونگ وو ، لونا گفت گربه خریدی
°آره ، دوماهشه
ٱخودا، کجاست بیار ببینمش
°بیا
وای چقدر چوچولوعه🥺🐈
°اوم
وایستا، بگو ببینم تو ژاپن دوست که پیدا نکردی
^راست میگه ، بگو
°نه بابا هیچ دوستی مثل شما نمیشه
(مشغول حرف زدن بودیم که گوشی لونا زنگ خورد نوشته بود هیسونگ تعجب کردم)
^الو
-الو(عصبی)
^چی شده هیسونگ ؟
(این رو که شنیدم قلبم وایستاد ،بدبختیم تازه شروع شده بود)
-چیشده؟هرچی به ا/ت زنگ میزنم تلفنش خاموشه
(داشتم سعی میکردم با اشاره به لونا بگم که نگه پیش بونگ وو م، ولی متاسفانه لونا خنگ تر از این حرفا بود)
^ا/ت پیش ماعه دیگه
-ما؟ مگه فقط خودتون دوتا نیستید
^نه پیش بونگ وو ایم ، ا/ت بهت نگفته؟
-ا/تــــــــ(عربده)
(آنقدر بلند گفت که صداش رو شنیدم و همونجا فاتحه ام رو فرستادم)
چیشده؟
^تلفن رو قطع کرده
:
:
:
:
:
#تکپارتی #اسمات #هیسونگ#نایون
𖤐Part ۱𖤐
ورژن هیسونگ𖦹
#نایون
POV: 𒅒 ... وقتی دروغ میگی و میری خونه دوستت
توجه☚این تکپارتی اسمات داره اگه دوست ندارید نخونید😑
علامت ها⌲:
هیسونگ-
ا/ت
لونا(دوست ا/ت)^
بونگ وو(بازم دوست ا/ت)°
𓂃 𓂃 𓂃 𓂃𓂃 𓂃 𓂃 𓂃𓂃 𓂃 𓂃 𓂃𓂃 𓂃 𓂃 𓂃
ویوی ا/ت𖠋:
داشتم تلویزیون برنامه آشپزی نگاه میکردم که گوشیم زنگ خورد،لونا دوستم بود
مکالمه 𝄞:
سلام لونا جونم ،خوبی؟
^سلام ا/ت ، من خوبم، تو خوبی؟
اوهوم ، مرسی
^میخواستم اینو بهت بگم الان بونگ وو زنگ زد ، گفت که بیایم خونه اش از فرودگاه برگشته
وایییییی ، جدی؟(با خوشحالی)
حتما میام
^اوکی ساعت ۵ اینجا باش باهم بریم
باشه بای
بونگ وو سه سال بود که رفته بود ژاپن تا دانشگاه اونجا درس بخونه و بلاخره برگشته واقعا خیلی ذوق دارم ولی اگه هیسونگ بفهمه بونگ وو آمده نمی زاره برم باید یه جوری بپیچونم ، یه دروغ کوچیکه دیگه
رفتم تو اتاق پیش هیسونگ
تق تق(صدای در )
-بیا تو
هیسونگ
-بله
میگم من میخوام برم خونه دوستم
-آهان ، دختره؟
آره دیگه ، میرم خونه لونا
-باشه پس ،فقط قبل از ساعت ۸خونه باشه
حله
رفتم آماده شدم و یه لباس خوشگل که زیادم باز نبود پوشیدم و رفتم از هیسونگ خداحافظی کنم
هیسونگ من دارم میرم (هیسونگ سر تا پام رو چک میکنم)
-باشه ، خوش بگذره
بعد سوار ماشین میشم و میرم خونه لونا
دینگ دینگ(صدای زنگ)
آیا بیا پایین
^اومدم
داشتیم میرفتیم و حرف هم میزدیم
^خوشگل کردی ها
نه بابا، من همیشه اینطوری لباس میپوشم
^راستی میدونستی بونگ وو گربه خریده؟
واقعا؟من عاشق گربه ام
(و این بحث ها ادامه داشت تا رسیدیم ،زنگ رو زدیم و رفتیم بالا)
بونگ وو در رو باز کرد
°خوش آمدید ،دخترا
(بدون هیچ حرفی پریدم بغلش )
دلم واست خیلی تنگ شده بود
^خب حالا من بونگ وو رو ندیدم بزار بغلش کنم
(چند دقیقه بعد𓀿)
بونگ وو ، لونا گفت گربه خریدی
°آره ، دوماهشه
ٱخودا، کجاست بیار ببینمش
°بیا
وای چقدر چوچولوعه🥺🐈
°اوم
وایستا، بگو ببینم تو ژاپن دوست که پیدا نکردی
^راست میگه ، بگو
°نه بابا هیچ دوستی مثل شما نمیشه
(مشغول حرف زدن بودیم که گوشی لونا زنگ خورد نوشته بود هیسونگ تعجب کردم)
^الو
-الو(عصبی)
^چی شده هیسونگ ؟
(این رو که شنیدم قلبم وایستاد ،بدبختیم تازه شروع شده بود)
-چیشده؟هرچی به ا/ت زنگ میزنم تلفنش خاموشه
(داشتم سعی میکردم با اشاره به لونا بگم که نگه پیش بونگ وو م، ولی متاسفانه لونا خنگ تر از این حرفا بود)
^ا/ت پیش ماعه دیگه
-ما؟ مگه فقط خودتون دوتا نیستید
^نه پیش بونگ وو ایم ، ا/ت بهت نگفته؟
-ا/تــــــــ(عربده)
(آنقدر بلند گفت که صداش رو شنیدم و همونجا فاتحه ام رو فرستادم)
چیشده؟
^تلفن رو قطع کرده
:
:
:
:
:
#تکپارتی #اسمات #هیسونگ#نایون
- ۶.۸k
- ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط