چند پارتی
چند پارتی
تهیونگ
پارت۵
بعد از این جمله اش حالت چهره تهیونگ عوض میشه
فکش منقبض میشه، به حالت عصبی فریاد میزنه:
+ ا/ت شی چی داری میگی؟؟ نبینم دیگ از این حرف
ها بزنی شیر فهم شد!!!!
تهیونگ ادم عصبی نبود ولی حرف ا/ت خیلی عصبیش
کرده بود، خب عاشق بود، عشق ا/ت تبدیل شده بود به
نقطه ضعفش نمیتونست تحمل کنه عشقش خودشو بی
ارزش بدونه.
توی شوک کار تهیونگ دیگ خون به مغز ا/ت
نمیرسید اون لحظه مهم نبود دلیل عصبانیت تهیونگ
چی بود! مهم این بود که سرش داد زد و عصبی بود.
چشماش بی اراده پر از اشک شده بودن، بهت زده به
تهیونگ نگاه میکرد .تهیونگ به حالت عصبی از جاش
بلند میشه پشتشو به ا/ت میکنه تا خودشو کنترل کنه،
نفسشو با حرص بیرون میداد اصال متوجه اینکه که
ا/ت از فریادش ناراحت شده بود نبود، بعد چند ثانیه
تهیونگ سرش رو بر میگردونه.
برای ا/ت انالیز این اتفاق سخت بود، باالخره قطره
های اشک سمجش از چشماش سراریز میشن، سریع از
جاش بلند میشه تا خونه تهیونگ رو ترک کنه، بی اراده
تهیونگ
پارت۵
بعد از این جمله اش حالت چهره تهیونگ عوض میشه
فکش منقبض میشه، به حالت عصبی فریاد میزنه:
+ ا/ت شی چی داری میگی؟؟ نبینم دیگ از این حرف
ها بزنی شیر فهم شد!!!!
تهیونگ ادم عصبی نبود ولی حرف ا/ت خیلی عصبیش
کرده بود، خب عاشق بود، عشق ا/ت تبدیل شده بود به
نقطه ضعفش نمیتونست تحمل کنه عشقش خودشو بی
ارزش بدونه.
توی شوک کار تهیونگ دیگ خون به مغز ا/ت
نمیرسید اون لحظه مهم نبود دلیل عصبانیت تهیونگ
چی بود! مهم این بود که سرش داد زد و عصبی بود.
چشماش بی اراده پر از اشک شده بودن، بهت زده به
تهیونگ نگاه میکرد .تهیونگ به حالت عصبی از جاش
بلند میشه پشتشو به ا/ت میکنه تا خودشو کنترل کنه،
نفسشو با حرص بیرون میداد اصال متوجه اینکه که
ا/ت از فریادش ناراحت شده بود نبود، بعد چند ثانیه
تهیونگ سرش رو بر میگردونه.
برای ا/ت انالیز این اتفاق سخت بود، باالخره قطره
های اشک سمجش از چشماش سراریز میشن، سریع از
جاش بلند میشه تا خونه تهیونگ رو ترک کنه، بی اراده
۴.۷k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.