نگارا

نگارا
قدم که بر محفل نگاهم می گذاری
ابرهای دلتنگی کنار می روند
هالی ، پر از نور در چشمانم طلوع می کند
و
دلم در سیاه چاله های گونه ات ، هزار در هزار عاشق می شود.
تو قهقهه می زنی
ومن
پیک روی پیک نگاهت را می نوشم
و
مست می شوم از شراب خیالت.
دردی کش ِ خرابات نشین ِ قلبم
می آیی
ومرا
غزل نوش حافظ می کنی
بودنت را فال می گیرم
و
کشدار زمزمه می کنم:
قدحت تا ابد پر از می باد
ای عشق.
#حنیف_عرب
دیدگاه ها (۳)

من شیفته ی خوشی های ساده ام. همین فنجان چای عصر گاهی!این ها ...

خواستم دوست داشتنت را پنهان کنم، چشمانم بی قراری کردند.گفتم ...

شما چه می دانید همسفر چمن های اردی بهشت، مردیست با بال های خ...

کنم هر شب دعاییکز دلم بیرون رود مهرشولی آهسته می‌گویم:خدایا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط