من

من
شیفته ی خوشی های ساده ام.
همین فنجان چای عصر گاهی!
این ها آخرین پناه جان های خسته اند
#اسکار_وایلد
دیدگاه ها (۴)

خواستم دوست داشتنت را پنهان کنم، چشمانم بی قراری کردند.گفتم ...

چه کرده ایکه از پشت فرسنگها و سالها فاصلهبی آنکه ببینمتبی آن...

نگارا قدم که بر محفل نگاهم می گذاریابرهای دلتنگی کنار می رون...

شما چه می دانید همسفر چمن های اردی بهشت، مردیست با بال های خ...

جهان یادگارست و ما

زندگی جیره ی مختصریستمثل یک فنجان چایو کنارش عشق استمثل یک ح...

سهراب سپهری میگه: زندگی جیره مختصری‌ست مثل یک فنجان چای و کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط