عاشق یه مافیا شدم(part21)

عاشق یه مافیا شدم(part21)

*ا/ت ویو
رفتم پیش کوک نشستم که گفت
+کی بهت اجازه داد بری باهاش برقصی
_خوب کوک داشت خیلی درخواست میکرد نتونستم رد کنم
+خفه شو ا/ت اون دشمنمه میفهمی
_میدونم ولی
+ولی چی ها
_کوک الان عصبانی من ترجیح میدم صحبت نکنم
+نه من ارومم
_من برم یه لحظه دستشویی
+برو
پاشدم رفتم تو که یهو دیدم تهیونگم اونجاست
_عه اینجا مردونس
دیدم داشت نزدیکم میشد
_چیکار میکنی
:هیچی
یه سانت با صورتم فاصله داشت نفساش به صورتم میخورد
:میشه با من رابطه داشته باشی
_چیییی
انگار مست بود
:من همیشه به دارایی های جئون حسودی میکردم ولی از تو نمیتونم بگذرم اومد بوسم کنه که جیغ زدم
میزمون یه ذره از دستشویی فاصله داشت برای همین صدا قشنگ میرفت بیرون
*جونگکوک ویو
ا/ت رفت دستشویی بعد چند دقیقه یهو دیدم جیغ یکی بلند شد از دستشویی صداش میومد ا/ت هم دستشویی بود
سریع رفتم درو باز کردم با چیزی که دیدم شکه شدم تهیونگ داشت به زور ا/ت میبوسید
+ا/ت
_کوک تروخدا منو ازش جدا کن(گریه)
+بیا اینور عوضی(داد)
مشت زدم تو دهن تهیونگ که افتاد زمین نشستم روش انقدر زدمش تا خرصم خالی شد
ا/ت هم بدنشو با دستاش پوشونده بود و گریه میکرد
+ا/ت ا/ت نترس نتری عزیزم چیزی نیست من اومدم
_کو هق ک اگه تو هق نرسیده بودی اون هق اون
+هیششش اروم
ادامه دارد...