P10

ویو هانا
+پشیمونی؟
-نه اصلا
+(خنده)
-(نیشخند)
+خب حالا با جسدش چیکار کردی؟
-همونجا ولش کردم
+حتی جسدشم گردن نمیگیریاا
-اره دیگه اینطوریاست
یهو تلفنم زنگ خورد به صفحه نگاهی کردم
{عشقم♥️}زنگ زده بود

ویو کوک
گوشیش که روی میز بودو برداشت
عشقم دیگه کیه؟
+الو عزیزم؟
۰۰۰۰۰۰۰
+نه استیک دوست ندارم
°°°°°°°°°°
+کاراتو تموم کردی؟
°°°°°°°°°°°
+واقعا؟مردیکه خرفت باهاش درگیر که نشدی
°°°°°°°°°°°
+آفرین عشقه خودمی
°°°°°°°°°°°
+بای تهیونگ فعلا سر کارم
°°°°°°°°°°°
+مننننن ساعت ۸ میام بای ته

قطع کرد
+خب کجا بودیم من تا یه ساعت دیگه پیشتم
-دوست پسرت بود
+ها؟
-دوست پسر یا شوهر داری؟
+چطور؟
-«عشقم»کی بود؟
+اینا بهت مربوط نمیشه بهتره بریم سر کار خودمون
-باشه هرجور راحتی خانم دکتر
+با توجه به چیزایی که گفتی جونگکوک اصلا اشکالی نداره تو فقط یه هرزH رو از روی زمین حذف کردی و اینم باید بدونی که دیگه حق این کارو نداری و باید بیشتر مراقب خودت باشی
-سعی میکنم باهاش کنار بیام
+خوبه
(۴۵دقیقه بعد)
+خب جونگکوک من باید برم
-میشه قبل رفتنت منو ببری بیرون یه هوایی تازه کنم
+متاسفام اما من اجازه این کارو ندارم
-باشه

ویو هانا
دلم براش سوخت
+باشه ولی فقط ۵ دقیقه
-باشه
باهم رفتیم توی راهرو و وارد آسانسور شدیم
چون محیط حیاط بسته بود خیالم از اینکه فرار نکنه راحت بود
وقتی آسانسور به طبقه همکف رسید پیاده و وارد حیاط شدیم
جونگکوک از من جلوتر راه می‌رفت و از پشت خیلی جذابتر بود شونه های بزرگو قدرت مندش دستای تتو دارش جوری که راه می‌رفت خیلی سکsی بنظر می رسید
-اینجا خیلی خوبه
+آره همیشه میام اینجا دلبازه
-اره
+میتونم یه سوال ازت بپرسم؟
-بپرس؟
+تا حالا عاشق شدی؟

هاها اینجا به بعد داستان قراره هیجان انگیز بشه
لایک:۱۹
کامنت:۲۰