ازدواج از پیش تعیین شده پارت

ازدواج از پیش تعیین شده( پارت۶)
(فردا صبح)
از خواب بیدار شدی اصلا نیازی به یادآوری نبود چون قشنگ یادت بود دیشب چه اتفاقی افتاد رو تو برگردوندی کوک کنارت نبود(دیشب کنارت خوابیده بود)
نفس راحتی کشیدی با خودت گفتی شاید رفته سر کار از روی تخت بلند شدی از در اتاق امدی بیرون که یهو کوک چسبوندم به دیوار جیغ زدی
&وای عشقم آروم باش پرده گوشم پاره شد
*تو اینجا چیکار میکنی
&اینجا خونه ی هردومون هست
*منظورم اینه مگه نباید بری شرکت
&باتوجه به اینکه پدرم رئیس شرکت هست اجازه داد امروز نرم
*واسه چی
&خب اولا اینکه چون اولین بارت بود ممکنه یهو درد بیاد سراغت و من باید کنارت باشم  و دوما دلم میخواست پیشت بمونم میرم شرکت دلم واست تنگ میشه
*وای باز دوباره داری چرت میگی چرا انقدر صمیمی حرف میزنی دیگه کم کم  داشت باورم میشد که عاشقمی
&خب من واقعا عاشقتم
سرشو نزدیک تر آورد تا منو ببوسه ولی من سریع تر سرمو آوردم جلو و بوسه کوتاهی به لبش زدم بعدشم سریع دویدم طبقه پایین
&وای خدا وایسا کجا میری
*میرم پایین
روی پله ها بودیم که دستمو گرفت گفت
& نظرت چیه دوباره انجامش بدیم خیلی سریع انجامش دادی نتونستم کاری کنم
*اوهوم بیا جلوتر
تا امد جلو یه لگد زدم به دستگاه بچه سازش (😂😂😂چیز دیگه ای اگه بگم فیلتر میشم )
*اگه یک بار دیگه چرت و پرت بگی کاری میکنم رویای پدر شدن رو از سرت بیرون کنی
&اههههه
*چیشده درد داره
&اره خیلیییی
*وای ببخشید
تا امدم بلندش کنم منو بوسید و بعدش دوید پایین
*صبر کن تو منو گول زدی
&اره اصلا درد نداشت خیلی آروم زدی
*بهت قول میدم یکی بعدی درد داشته باشه
دیدگاه ها (۸)

ازدواج از پیش تعیین شده( پارت۷)& خب دیگه بریم صبحانه بخوریم ...

ازدواج از پیش تعیین شده( پارت۸)*من نمیدونم همیشه رابطمون رو ...

ازدواج از پیش تعیین شده( پارت۵)نزدیکتر امد گره حوله دور کمرش...

ازدواج از پیش تعیین شده (پارت۴)یک هفته بعد کوک توی آشپزخانه ...

پارت دوازدهم خب منو رسوند برم بخوابم *فردا*صبح شده ولی دلم ن...

کیوت ولی خشن پارت ۲۰تازه متوجه شدی چه خبره دستتو اوردی بالا ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط