ازدواج از پیش تعیین شده پارت

ازدواج از پیش تعیین شده( پارت۵)
نزدیکتر امد گره حوله دور کمرش رو باز کرد چشمامو گرفتم
*آیشششش چیکار میکنی دیوانه شدی زود برو بیرون
میخواستم از روی تخت بلند بشم که دستمو کشید افتادم روی تخت روم خیمه زد و شروع کرد به بوسیدنم همونجوری لباسام رو از تنم در آورد
و......(اگه بگم چیشد که فیلتر میشم)
پزش زمانی۰۰۰۰۰۰
از توم کشید بیرون
&تموم شد درد نداری
* چرا یکم دارم
&عادیه چون بار اولته
براید استایل بغلم کرد و منو برد به سمت حمام
*چیکار میکنی
&میخوام بریم حموم
*باهم
&اره مگه چیه عشقم مشکلی داری
* واتتتتتت عشقم دیگه از کجات در آمد منو بزار زمین
&مگه چیه خب عشقم دیگه
*صبر کن تو مستی
&نه نیستم
*پس چرا چرت و پرت میگی
&یه سوال تو واقعا فکر کردی من برای خلاص شدم از قرار های ازپیش تعیین شده باهات ازدواج کردم
*اره مگه غیر از اینه
&من عاشقت بودم درسته ما دوست صمیمی بودیم ولی من توی اون مدتی که دوستت بودم عاشقت شدم اون شب که زنگ زدم میخواستم بهت اعتراف کنم ولی تو حرف قرار از پیش تعیین شده رو کشیدی وسط منم یه بهونه برای ازدواج با تو داشتم و ازش استفاده کردم
*جونگ کوک
&ها
*چرت نگو منو بزار زمین
&نمیخوام
*لجبازی نکن منو بزار زمین
&میخوای دوباره انجامش بدم
*نه
& پس باهام بیا حموم
* ایییییی خدا ازدست تو باشه میام
&عالیه افرین
اون شب توی حموم اتفاق خاصی نیوفتاد دوش گرفتن و آمدن بیرون
دیدگاه ها (۶)

ازدواج از پیش تعیین شده( پارت۶)(فردا صبح)از خواب بیدار شدی ا...

ازدواج از پیش تعیین شده( پارت۷)& خب دیگه بریم صبحانه بخوریم ...

ازدواج از پیش تعیین شده (پارت۴)یک هفته بعد کوک توی آشپزخانه ...

ازدواج از پیش تعیین شده( پارت۳) &وای چقدر توی لباس عروس خوشگ...

خون آشام من My vampire 🦇 part16 ات. نه جیمین پس جمع نمیکنی ن...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط