پارت ۲
پارت ۲
تهیونگ: هی هیچ میدونی من کیم؟ تازشم من وقت قبلی گرفتم و بیشتر از اونی چیزی که فکرشو کنی پول دادم تا فقط خودم توی ارایشگاه باشم
سوفیا یدونه با ارنج زد تو شکمم و یواش گفت: میدونی چند میلیون دلار پول داده؟
ات: دلم درد گرفت زنیکه....
2 ات : ببخشید بی ادبی کردم اعصابم خورد بود اسم من اته اسم این دو تا چلمن هم سوفیا و میاست سوفیا و میا چشم غره ای بهم رفتن و منم خندیدم
تهیونگم یه لبخند سر سنگین زد و گفت :نمیخواید کارتونو کنید من ساعت ۳ اجرا دارم
میا: هی بچه ها برین سر میزاتون
تهیونگ اول رفت سر میز سوفیا تا موهاشو کوتاه کنه
ات: از دور بهش خیره بودم خیلی جذاب و خوشگله و کیوته دلم میخواد بغلش کنم که تهیونگ از تو اینه بهم نگاه کرد با خجالت برگشتم و انگشتمو گاز گرفتم و جیغ کشیدم که سوفیا گفت چتههه؟
ات: ه ه هیچ ای یعنی چیزه چیهی نه چیز هیچی
سوفیا: معلومه هیچی نیست
بعد از کوتاهی موهاش رفت سر میز میا تا موهاشو سشوار بکشه و حالت بده
بعد اومد سر میز من
منم اومدم تا پالت سایه رو بردارم از دستم افتاد همینجوری خراب کاری میکردم نمیدونم چم شده داشتم دیوونه میشدم
که تهیونگ گفت: هی چاگیا خوبی حالت خوبه چی شده؟
ات: تو گفتی چاگیا؟ چاگیا کیه؟ یعنی چی چیشده؟ من کجام؟
میا اومد محکم پشتم زد و گفت : بیا برای چند مین آدم باش ات خلم
ات : خودمو جم و جور کردم و پالت سایه رو از روی زمین برداشتم و شروع کردم به میکاپ کردن که رسیدم به بخش میکاپ لب..
رژ کم رنگی که رنگ لبش بود رو برداشتم و زدم همینجوری که بهش خیره شده بودم فهمیدم اینجا آخر خطه من عاشقش شده بودم کارمو تموم کردم که یهو پام لیز خورد و افتادم زمین
تهیونگ از جاش بلند شد و گفت :
کمک میخوای؟ دستشو سمتم دراز کردم و بلندم کرد که یهو افتادم تو بغلش ( وقتی کیدراما زیاد میبینی)
تهیونگ: ام ببخشید چیزه کارم تموم شده من میرم خدانگهدار
سوفیا و میا دوباره تعظیم کردن و خداحافظی کردن
ات: خداحافظظظ
سوفیا و میا دویدن سمتم
سوفیا: تو چت شده دخترر
میا: قشنگ گند زدییییییی
ات : وای واقعا گند زدم ؟ نمیدونم چم شده واقعا خل شدم فکر کنمم شبیه دیوونه ها بودم نهه؟ ای واییی خدااااT_T
سوفیا و میا: ازش خوشت اومده نه؟
ات: نه بابا یعنی نمیدونم وای بلاتکلیفمممم اصن نمیدونم کی هست ولی فکر کنم اولین فردیه تو زندگیم که ازش خوشم اومده
ادامه دارد...
تهیونگ: هی هیچ میدونی من کیم؟ تازشم من وقت قبلی گرفتم و بیشتر از اونی چیزی که فکرشو کنی پول دادم تا فقط خودم توی ارایشگاه باشم
سوفیا یدونه با ارنج زد تو شکمم و یواش گفت: میدونی چند میلیون دلار پول داده؟
ات: دلم درد گرفت زنیکه....
2 ات : ببخشید بی ادبی کردم اعصابم خورد بود اسم من اته اسم این دو تا چلمن هم سوفیا و میاست سوفیا و میا چشم غره ای بهم رفتن و منم خندیدم
تهیونگم یه لبخند سر سنگین زد و گفت :نمیخواید کارتونو کنید من ساعت ۳ اجرا دارم
میا: هی بچه ها برین سر میزاتون
تهیونگ اول رفت سر میز سوفیا تا موهاشو کوتاه کنه
ات: از دور بهش خیره بودم خیلی جذاب و خوشگله و کیوته دلم میخواد بغلش کنم که تهیونگ از تو اینه بهم نگاه کرد با خجالت برگشتم و انگشتمو گاز گرفتم و جیغ کشیدم که سوفیا گفت چتههه؟
ات: ه ه هیچ ای یعنی چیزه چیهی نه چیز هیچی
سوفیا: معلومه هیچی نیست
بعد از کوتاهی موهاش رفت سر میز میا تا موهاشو سشوار بکشه و حالت بده
بعد اومد سر میز من
منم اومدم تا پالت سایه رو بردارم از دستم افتاد همینجوری خراب کاری میکردم نمیدونم چم شده داشتم دیوونه میشدم
که تهیونگ گفت: هی چاگیا خوبی حالت خوبه چی شده؟
ات: تو گفتی چاگیا؟ چاگیا کیه؟ یعنی چی چیشده؟ من کجام؟
میا اومد محکم پشتم زد و گفت : بیا برای چند مین آدم باش ات خلم
ات : خودمو جم و جور کردم و پالت سایه رو از روی زمین برداشتم و شروع کردم به میکاپ کردن که رسیدم به بخش میکاپ لب..
رژ کم رنگی که رنگ لبش بود رو برداشتم و زدم همینجوری که بهش خیره شده بودم فهمیدم اینجا آخر خطه من عاشقش شده بودم کارمو تموم کردم که یهو پام لیز خورد و افتادم زمین
تهیونگ از جاش بلند شد و گفت :
کمک میخوای؟ دستشو سمتم دراز کردم و بلندم کرد که یهو افتادم تو بغلش ( وقتی کیدراما زیاد میبینی)
تهیونگ: ام ببخشید چیزه کارم تموم شده من میرم خدانگهدار
سوفیا و میا دوباره تعظیم کردن و خداحافظی کردن
ات: خداحافظظظ
سوفیا و میا دویدن سمتم
سوفیا: تو چت شده دخترر
میا: قشنگ گند زدییییییی
ات : وای واقعا گند زدم ؟ نمیدونم چم شده واقعا خل شدم فکر کنمم شبیه دیوونه ها بودم نهه؟ ای واییی خدااااT_T
سوفیا و میا: ازش خوشت اومده نه؟
ات: نه بابا یعنی نمیدونم وای بلاتکلیفمممم اصن نمیدونم کی هست ولی فکر کنم اولین فردیه تو زندگیم که ازش خوشم اومده
ادامه دارد...
۴.۰k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.