دلم میخواد برم درُ باز کنم....
دلم میخواد برم درُ باز کنم....
صدای جیرجیرِ در چوبیِ اتاق ُ بشنوم....
برم تو حیاط😍
با اون آبپاچ فلزی همونی که آقاجون وقتی زنده بود به گلها آب میداد...ورش دارم به یاد اون روزا گلها رو آب بدم...یه دستی به سرُ روشون بکشم...
یه سر به ماهیهای توی حوض بزنم...یه کم واسشون نون بریزم....نمیدونی وقتی میان رو آب دلم آروم میشه....
آخرِ سرم حیاط آب بپاچم بوی نمش همه جارو وَرداره....
صدای جیرجیرِ در چوبیِ اتاق ُ بشنوم....
برم تو حیاط😍
با اون آبپاچ فلزی همونی که آقاجون وقتی زنده بود به گلها آب میداد...ورش دارم به یاد اون روزا گلها رو آب بدم...یه دستی به سرُ روشون بکشم...
یه سر به ماهیهای توی حوض بزنم...یه کم واسشون نون بریزم....نمیدونی وقتی میان رو آب دلم آروم میشه....
آخرِ سرم حیاط آب بپاچم بوی نمش همه جارو وَرداره....
۱.۹k
۱۹ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.