ازدواج اجباری(part 13)
ازدواج اجباری(part 13)
*جونگکوک ویو
_نمیتونی در برابر خودت از زنا محافظت کنی اون داشت بهت تجاوز میکرد(خنده)
+میخندی وایسا نشونت بدم
_چیکار میخوای بکنی ها
+ببین
رفتم جلو و لبامو کوبوندم روی لباش مک میزدم با دستای کوچولوش تقلا میکرد و میزد بهم
از کمر محکم گرفته بودمش
طعم لباش خاص بود
دلم نمیخواست دست بکشم
همینطور که مک میزدم میبردمش سمت تخت(اهاییی مهمون دارینا)
انداختمش و روش خیمه زدم
+ا/ت من..من دوست دارم
_چ.چ.چی
مم=بچه ها بیاین شام(داد)
+بیا بریم بعدا ادامه میدیم بیب
_و.وایسا
دیدم رفت جلوی اینه یه ذره نفسارو منظم کرد و رژشو تمدید کرد و اومد
_ب.بریم
+چرا لکنت گرفتی
_هیچی ب.بریم
دستشو گرفتم و صورتمو بردم توی گردنش و نفس عمیق کشیدم
+انرژی گرفتم بریم
باهم رفتیم پایین و کاترین داشت با حرص نگامون میکرد
*ا/ت ویو
من الان خر ذوق شدم باهام کار نداشته باش پیشته(باشه بابا بی اعصاب)
*جونگکوک ویو
من عاشق ا/ت شده بودم نمیدونم از کس ولی عاشقش شدم
ما از بچگی دعوا میکردیمو همو به طرز وحشتناکی میزدیم نمیدونم چجوری عاشقش شدم(بزرگ شدی پسرم بزرگگ)
رفتیم سر میز شام نشستیم
من تمام مدت دستم روی رون ا/ت بود
و کاترین میدید و حرص میخورد عاشق حرص خوردمش بودم هرزه
پپ=من زود نتیجه میخواما تا نمردم زود نتیجمو نشونم بدید
م ا/ت=منم میخوام زود نومو ببینم
+حتما حتما خیلی زود
یهو ا/ت زد یه پام
+اخ
پپ=چیشد
+هیچی، هیچی نشد
رفتم دم گوش ا/ت گفتم
+چرا زدی مکه دروغ گفتم خودمم بچه ازت میخوام
_کوک میشه لطفا تموم کنی
+نه امشب من تازه باهات کار دارم(لبخند)
_اگه من گذاشتم اسمم ا/ت نیست شلغمه
+باشه خواهیم دید
ادامه دارد...
شرطا:
۴٠ لایک
۱۰۰ کامنت✨
*جونگکوک ویو
_نمیتونی در برابر خودت از زنا محافظت کنی اون داشت بهت تجاوز میکرد(خنده)
+میخندی وایسا نشونت بدم
_چیکار میخوای بکنی ها
+ببین
رفتم جلو و لبامو کوبوندم روی لباش مک میزدم با دستای کوچولوش تقلا میکرد و میزد بهم
از کمر محکم گرفته بودمش
طعم لباش خاص بود
دلم نمیخواست دست بکشم
همینطور که مک میزدم میبردمش سمت تخت(اهاییی مهمون دارینا)
انداختمش و روش خیمه زدم
+ا/ت من..من دوست دارم
_چ.چ.چی
مم=بچه ها بیاین شام(داد)
+بیا بریم بعدا ادامه میدیم بیب
_و.وایسا
دیدم رفت جلوی اینه یه ذره نفسارو منظم کرد و رژشو تمدید کرد و اومد
_ب.بریم
+چرا لکنت گرفتی
_هیچی ب.بریم
دستشو گرفتم و صورتمو بردم توی گردنش و نفس عمیق کشیدم
+انرژی گرفتم بریم
باهم رفتیم پایین و کاترین داشت با حرص نگامون میکرد
*ا/ت ویو
من الان خر ذوق شدم باهام کار نداشته باش پیشته(باشه بابا بی اعصاب)
*جونگکوک ویو
من عاشق ا/ت شده بودم نمیدونم از کس ولی عاشقش شدم
ما از بچگی دعوا میکردیمو همو به طرز وحشتناکی میزدیم نمیدونم چجوری عاشقش شدم(بزرگ شدی پسرم بزرگگ)
رفتیم سر میز شام نشستیم
من تمام مدت دستم روی رون ا/ت بود
و کاترین میدید و حرص میخورد عاشق حرص خوردمش بودم هرزه
پپ=من زود نتیجه میخواما تا نمردم زود نتیجمو نشونم بدید
م ا/ت=منم میخوام زود نومو ببینم
+حتما حتما خیلی زود
یهو ا/ت زد یه پام
+اخ
پپ=چیشد
+هیچی، هیچی نشد
رفتم دم گوش ا/ت گفتم
+چرا زدی مکه دروغ گفتم خودمم بچه ازت میخوام
_کوک میشه لطفا تموم کنی
+نه امشب من تازه باهات کار دارم(لبخند)
_اگه من گذاشتم اسمم ا/ت نیست شلغمه
+باشه خواهیم دید
ادامه دارد...
شرطا:
۴٠ لایک
۱۰۰ کامنت✨
۷۹.۰k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.