ازدواج اجباری(part 1۱)
ازدواج اجباری(part 1۱)
(پوزش خوابم برده بود🗿)
*ا/ت ویو
خودمو خشک کردم و لباسامو پوشیدم رفتم بیرون دیدم کوک روی تخت نشسته و قلبشو گرفته
_چیزی شده
+.....
_هوی
+ها چ.چیه
_چیزی شده
+نه، ببخشید بابت اون اتفاق
_عیب نداره اتفاقه دیگه بیا دیگه دربارش حرف نزنیم
+هوم باشه
_میخوای خب فیلم ببینیم
+اره بذار
_باشه
رفتم یه فیلم رمانتیک انتخاب کردم
وسطای فیلم یهو صحنه دار شد
دیدم کوک داره نزدیکم میشه
_ک.کوک
+هیششش
میخواست صورتمو ببوسه که یهو مامان کوک اومد
هوفف نجاتم داد
*م کوک ویو
کوکو کار داشتم خواستم برم اتاق صداش کنم رفتم تو اتاق
م کوک=جونگکو...
یهو دیدم خم شده رو ا/ت و میخواد ببوستش
تا منو دیدن سریع درست نشستن
+مامان تو اینجا چیکار میکنی
*جونگکوک ویو
خواستم ا/ت ببوسم که مامانم اومد
اه مامان چه جاییم اومدی حداقل میذاشتی یه مک بزنم
م کوک=پسرم خواستم بگم که فردا یادت نره که برید
+مامان نمیره نگران نباش
م کوک=باشه باشه من میرم به مارتون برسید
+ماماننن کاری نمیکردیم
م کوک=اره کاری نکردید
و درو بست و رفت
*ا/ت ویو
خشکم زده بود حس میکردم که لپام قرمز شده
باز دیدم پرو پرو داره میاد ببوسه
_کوکککک
+هیچی نگو تحریک شدم
_ینی چی هیچی نگو تحریک شدم برو حموم دوش اب سرد بگیر من کاری نمیکنم
+لطفا
_نه اصلا
+هوفففف دارم کلافه میشم این چه فیلمی بود گذاشتی
_تو گفتی فیلم بذار منم گذاشتم دیگه تو جنبه نداری به من چه
+ا/ت
_ها
+مهم نیست چیمیگی من کار خودمو میکنم نمیتونم تحمل کنم
_میگم خری میگی نه
انگشتشو گذاشت رو دهنم وقتی ساکت شدم
منو محکم گرفت و لباشو گذاشت رو لبام
تقلا میکردم ولی زورش بیشتر بود
همینجور مک میزد تا اینکه بابام اومد
پ ا/ت=چیکار میکنید
_با.بابا جون
+ع.عمو خوب چیز ما
پ ا/ت=هیچی نگید خودم دیدم بهونه الکی نیارید فعلا بس کنید مهمون داریم
_کی؟
پ ا/ت=دختر عموتون
+کاترین؟
پ ا/ت=اره
_ایششش
*جونگکوک ویو
اصلا از کاترین خوشم نمیومد همش میچسبید بهم ولی الان چون ا/ت نامزدمه مطمئنم میسوزه وایی قیافش دیدنیه وقتی بفهمه
ادامه دارد...
شرطا:
۴۰ لایک
۱۰۰ کامنت✨
(پوزش خوابم برده بود🗿)
*ا/ت ویو
خودمو خشک کردم و لباسامو پوشیدم رفتم بیرون دیدم کوک روی تخت نشسته و قلبشو گرفته
_چیزی شده
+.....
_هوی
+ها چ.چیه
_چیزی شده
+نه، ببخشید بابت اون اتفاق
_عیب نداره اتفاقه دیگه بیا دیگه دربارش حرف نزنیم
+هوم باشه
_میخوای خب فیلم ببینیم
+اره بذار
_باشه
رفتم یه فیلم رمانتیک انتخاب کردم
وسطای فیلم یهو صحنه دار شد
دیدم کوک داره نزدیکم میشه
_ک.کوک
+هیششش
میخواست صورتمو ببوسه که یهو مامان کوک اومد
هوفف نجاتم داد
*م کوک ویو
کوکو کار داشتم خواستم برم اتاق صداش کنم رفتم تو اتاق
م کوک=جونگکو...
یهو دیدم خم شده رو ا/ت و میخواد ببوستش
تا منو دیدن سریع درست نشستن
+مامان تو اینجا چیکار میکنی
*جونگکوک ویو
خواستم ا/ت ببوسم که مامانم اومد
اه مامان چه جاییم اومدی حداقل میذاشتی یه مک بزنم
م کوک=پسرم خواستم بگم که فردا یادت نره که برید
+مامان نمیره نگران نباش
م کوک=باشه باشه من میرم به مارتون برسید
+ماماننن کاری نمیکردیم
م کوک=اره کاری نکردید
و درو بست و رفت
*ا/ت ویو
خشکم زده بود حس میکردم که لپام قرمز شده
باز دیدم پرو پرو داره میاد ببوسه
_کوکککک
+هیچی نگو تحریک شدم
_ینی چی هیچی نگو تحریک شدم برو حموم دوش اب سرد بگیر من کاری نمیکنم
+لطفا
_نه اصلا
+هوفففف دارم کلافه میشم این چه فیلمی بود گذاشتی
_تو گفتی فیلم بذار منم گذاشتم دیگه تو جنبه نداری به من چه
+ا/ت
_ها
+مهم نیست چیمیگی من کار خودمو میکنم نمیتونم تحمل کنم
_میگم خری میگی نه
انگشتشو گذاشت رو دهنم وقتی ساکت شدم
منو محکم گرفت و لباشو گذاشت رو لبام
تقلا میکردم ولی زورش بیشتر بود
همینجور مک میزد تا اینکه بابام اومد
پ ا/ت=چیکار میکنید
_با.بابا جون
+ع.عمو خوب چیز ما
پ ا/ت=هیچی نگید خودم دیدم بهونه الکی نیارید فعلا بس کنید مهمون داریم
_کی؟
پ ا/ت=دختر عموتون
+کاترین؟
پ ا/ت=اره
_ایششش
*جونگکوک ویو
اصلا از کاترین خوشم نمیومد همش میچسبید بهم ولی الان چون ا/ت نامزدمه مطمئنم میسوزه وایی قیافش دیدنیه وقتی بفهمه
ادامه دارد...
شرطا:
۴۰ لایک
۱۰۰ کامنت✨
۸۸.۱k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.