ازدواج اجباری(part 12)
ازدواج اجباری(part 12)
*ا/ت ویو
لباس مجلسی پوشیدم و کوکم کت و شلوار مشکی پوشیده بود
+بریم
_بریم
در اتاقو که باز کردیم کوک دستشو انداخت دور کمرم و از پله ها رفتیم پایین و کارترینو دیدیم
(علامت کاترین &)
&سلام دختر عموی عزیزم
یهو چشمش خورد به کوک و گفت
&اوپاااااا
و پرید بغلش
منو کوک تو تعجب بودیم که کوک از خودش کاترینو جدا کرد
+کاترین سلام
_سلام
&اوپا خیلی وقت بود ندیده بودمت
دیدم منو زد کنار و دست کوکو گرفت و گفت
&بیا بریم بشینیم
+ااا منو ا/ت کار داریم
&چیکار
_باید بریم یه چیزیو اعلام کنیم به همه گی
(گایز مامانبزرگ و پدربزرگشون اومده بودن)
&چیو
+الان میبینی، بریم؟
_بریم
رفتیم وایسادیم یه جا که به همه دید داشته باشیم
_منو کوک یه چیزی میخوایم بهتون بگیم
+منو ا/ت داریم ازدواج میکنیم
(علامت مادربزرگ مم علامت پدربزرگ پپ)
مم=مبارک باشه
پپ=بلاخره نمردیمو ازدواجتونو دیدیم
_+(خنده)
داشتم میدیدم که کاترین داشت اتیش میگرفت
&ولی قرار بود با من ازدواج کنی
+ام من همچین قراری یادم نیست
_منو کوک همو خیلی دوست داریم کاترین
+درسته
یهو دیدم کوک لپمو بوس کرد
منم همین کارو کردم
دست همو گرفتیم و رفتیم نشستیم پیششون
&مگه شماها همش باهم دعوا نداشتین چطوری عاشق شدین
+_چون عشق یهوییه
از همزمان گفتنمون خندمون گرفت و خندیدیم
مم=تبریک میگم شماها زوج خوبی میشید
_+ممنون مادربزرگ
پپ=کی عروسی میگیرین
پ کوک=دو هفته ی دیگه خوبه؟
پ ا/ت=اره عالیه، ا/ت و کوک شما مشکلی ندارین
_+نه
+زمانش عالیه
_اوهوم
همینجور گرم صحبت بودیم که گوشیه کوک زنگ خورد
+منو ببخشید
کوک رفت بالا توی اتاقمون که کاترینم گفت
&ببخشید کیفمو بالا گذاشتم برم برش دارم بیام
_باشه
شک کرده بودم به کاترین
*جونگکوک ویو
گوشیم زنک خورد رفتم بالا بعد چند دقیقه کاترین اومد اوففف
&اوپاا واقعا داریم باهاش ازدواج میکنی
+اره شک داری
&اوپااا اون یه دختر هرزس هرروز با یکیه
+فک نمیکنم در حدی باشی که به همسرم بگی هرزه
&اوپااا باور کن من مناسبتم
یهو دیدم کاترین اومد جلو و لبشو گذاشت رو لبام که همون موقع ا/ت اومد
اخیش نجاتم داد
_چیکار میکنی کاترین
&کوک ماله منه ا/ت
+چیمیگی من ماله تو نیستم منو ا/ت داریم دو هفته ی دیگه ازدواج میکنیم
&اوپاا گفتم که ا/ت یه هرزس
یهو دیدم ا/ت زد توی گوشش
_از اول که اومدی میدونستم به کوک چشم داری و لطفا لقب خودتو روی من نذار
یهو دیدیم کاترین گریش گرفت و رفت
_بچه سوسول برای من پرو بازی درمیاره
+از همون بچگی برای همه قلدری میکردی
_ما اینیم دیگه
+بله بله و مرسی از دستش نجاتم دادی معلوم نبود نمیومدی چه کارایی میکرد
(پارت بعدی خیلی خوبه اتفاقی که منتظرش بودید رخ میده)
ادامه دارد...
شرطا:
۴٠ لایک
۱۰۰ کامنت✨
*ا/ت ویو
لباس مجلسی پوشیدم و کوکم کت و شلوار مشکی پوشیده بود
+بریم
_بریم
در اتاقو که باز کردیم کوک دستشو انداخت دور کمرم و از پله ها رفتیم پایین و کارترینو دیدیم
(علامت کاترین &)
&سلام دختر عموی عزیزم
یهو چشمش خورد به کوک و گفت
&اوپاااااا
و پرید بغلش
منو کوک تو تعجب بودیم که کوک از خودش کاترینو جدا کرد
+کاترین سلام
_سلام
&اوپا خیلی وقت بود ندیده بودمت
دیدم منو زد کنار و دست کوکو گرفت و گفت
&بیا بریم بشینیم
+ااا منو ا/ت کار داریم
&چیکار
_باید بریم یه چیزیو اعلام کنیم به همه گی
(گایز مامانبزرگ و پدربزرگشون اومده بودن)
&چیو
+الان میبینی، بریم؟
_بریم
رفتیم وایسادیم یه جا که به همه دید داشته باشیم
_منو کوک یه چیزی میخوایم بهتون بگیم
+منو ا/ت داریم ازدواج میکنیم
(علامت مادربزرگ مم علامت پدربزرگ پپ)
مم=مبارک باشه
پپ=بلاخره نمردیمو ازدواجتونو دیدیم
_+(خنده)
داشتم میدیدم که کاترین داشت اتیش میگرفت
&ولی قرار بود با من ازدواج کنی
+ام من همچین قراری یادم نیست
_منو کوک همو خیلی دوست داریم کاترین
+درسته
یهو دیدم کوک لپمو بوس کرد
منم همین کارو کردم
دست همو گرفتیم و رفتیم نشستیم پیششون
&مگه شماها همش باهم دعوا نداشتین چطوری عاشق شدین
+_چون عشق یهوییه
از همزمان گفتنمون خندمون گرفت و خندیدیم
مم=تبریک میگم شماها زوج خوبی میشید
_+ممنون مادربزرگ
پپ=کی عروسی میگیرین
پ کوک=دو هفته ی دیگه خوبه؟
پ ا/ت=اره عالیه، ا/ت و کوک شما مشکلی ندارین
_+نه
+زمانش عالیه
_اوهوم
همینجور گرم صحبت بودیم که گوشیه کوک زنگ خورد
+منو ببخشید
کوک رفت بالا توی اتاقمون که کاترینم گفت
&ببخشید کیفمو بالا گذاشتم برم برش دارم بیام
_باشه
شک کرده بودم به کاترین
*جونگکوک ویو
گوشیم زنک خورد رفتم بالا بعد چند دقیقه کاترین اومد اوففف
&اوپاا واقعا داریم باهاش ازدواج میکنی
+اره شک داری
&اوپااا اون یه دختر هرزس هرروز با یکیه
+فک نمیکنم در حدی باشی که به همسرم بگی هرزه
&اوپااا باور کن من مناسبتم
یهو دیدم کاترین اومد جلو و لبشو گذاشت رو لبام که همون موقع ا/ت اومد
اخیش نجاتم داد
_چیکار میکنی کاترین
&کوک ماله منه ا/ت
+چیمیگی من ماله تو نیستم منو ا/ت داریم دو هفته ی دیگه ازدواج میکنیم
&اوپاا گفتم که ا/ت یه هرزس
یهو دیدم ا/ت زد توی گوشش
_از اول که اومدی میدونستم به کوک چشم داری و لطفا لقب خودتو روی من نذار
یهو دیدیم کاترین گریش گرفت و رفت
_بچه سوسول برای من پرو بازی درمیاره
+از همون بچگی برای همه قلدری میکردی
_ما اینیم دیگه
+بله بله و مرسی از دستش نجاتم دادی معلوم نبود نمیومدی چه کارایی میکرد
(پارت بعدی خیلی خوبه اتفاقی که منتظرش بودید رخ میده)
ادامه دارد...
شرطا:
۴٠ لایک
۱۰۰ کامنت✨
۸۸.۷k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.