پرش به ساعت

پرش به ساعت ۵
کارامو کردم پرونده هارو هم آماده کردم رفتم در اتاق یونگی زدم رفتم تو
#رئیس کارا رو کردم اگه اجازه بدید من برم خونه
&وایسا من میرسونمت
#تو راه خرید دارم باید انجام بدم
&بهونه الکی نیار همین که گفتم برای خریداتم وایمیستم
ریدم به خودم الکی گفتم خرید دارم ایراد نداره
رفتم آماده شدم یونگی منو رسوند خونه رفتم آمادا شدم یه دوش ۳۰ مینی گرفتم لباسم و پوشیدم و عطر تلخمو که عاشق بودم زدم و موهامو بستم و آرایش کردم ساعت ۷ بود که یونگی اومد دنبالم ویو یونگی:ا/ت رسوندم خونه لعنتی نمیدونم خونش چی داره که هربار نزدیکم میشه به سختی خودمو کنترل میکنم که نشون ندم من یه خوناشامم ولی کنترل کردنم سخت شده ولی باید تحمل کنم من میتونم هرچی باشه خیلی قدرت دارم