نگهبان جنگل
نگهبان جنگل
پارت۱
سلام اسم من میناس ی دختر ایرانی ژاپنی ، پدرم ژاپنیه و مادرم ایرانی.
اونا هد دو از قشر پولدار هستن، حاصل عشقشون منم ، من جانگ مینا ی دختر ساکت که دورنگرا هست و نمیتونه از خودش دفاع کنه.
من ۱۵ سالمه ۳ ساله که تنها به کره امدم با اجوما دایونگ زندگی میکنم.
اون عین مادرم دوستم دارم.
مادر و پدرم هر ماه به من سر میزنن و باز برمیگردن ژاپن.
بخاطر اینکه مادر پدرم زیاد توی مدرسه رفت امد نمیکنن باعث شده شایعه بشه که من مادر و پدر ندارم.
مدرسه لی که من درس میخونم فقط باید پولدار باشی که بری اونجا و بهت نمره بدن، من با درس خوبم تونستم برم اونجا و این باعث شده منو خر خون و احمق صدا کنن.
امروز توی مدرسه تک و تنها نشسته بودم، بازم سر زبون پسرا و دخترای کلاس بودم که داشتن میگفتن من ی احمقم.
داهیون دختر قلدر مدرسه و دختر وزیر دفاع کره جنوبی امد سمتم ، ایش دختره عوضی.
داهیون:هوی خرخون، امروز امتحان داریم میدونی که؟
مینا:خو که چی؟
داهیون:بهم برسون.
مینا:من بازم اگه بهت نرسونم معلما از ترس پدرت بهت نمره میدن.
داهیون:میدونم ، اما میخوام اینبار خودم نمره بگیرم.
مینا:با تقلب از من.
داهیون:مهم نمره اس.
مینا:بهت نمیرسونم.
داهیون:چی گفتی؟(عصبی)
داهیون امد بزنه که معلم امد توی کلاس خانوم لی بهترین معلم مدرسه و خوش اخلاق ترین با من.
خیلی دوسش داشتم ، قبلا یبار ازدواج کرده بود ولی...
لایک کن بعد پارت بعد رو بخون.
پارت۱
سلام اسم من میناس ی دختر ایرانی ژاپنی ، پدرم ژاپنیه و مادرم ایرانی.
اونا هد دو از قشر پولدار هستن، حاصل عشقشون منم ، من جانگ مینا ی دختر ساکت که دورنگرا هست و نمیتونه از خودش دفاع کنه.
من ۱۵ سالمه ۳ ساله که تنها به کره امدم با اجوما دایونگ زندگی میکنم.
اون عین مادرم دوستم دارم.
مادر و پدرم هر ماه به من سر میزنن و باز برمیگردن ژاپن.
بخاطر اینکه مادر پدرم زیاد توی مدرسه رفت امد نمیکنن باعث شده شایعه بشه که من مادر و پدر ندارم.
مدرسه لی که من درس میخونم فقط باید پولدار باشی که بری اونجا و بهت نمره بدن، من با درس خوبم تونستم برم اونجا و این باعث شده منو خر خون و احمق صدا کنن.
امروز توی مدرسه تک و تنها نشسته بودم، بازم سر زبون پسرا و دخترای کلاس بودم که داشتن میگفتن من ی احمقم.
داهیون دختر قلدر مدرسه و دختر وزیر دفاع کره جنوبی امد سمتم ، ایش دختره عوضی.
داهیون:هوی خرخون، امروز امتحان داریم میدونی که؟
مینا:خو که چی؟
داهیون:بهم برسون.
مینا:من بازم اگه بهت نرسونم معلما از ترس پدرت بهت نمره میدن.
داهیون:میدونم ، اما میخوام اینبار خودم نمره بگیرم.
مینا:با تقلب از من.
داهیون:مهم نمره اس.
مینا:بهت نمیرسونم.
داهیون:چی گفتی؟(عصبی)
داهیون امد بزنه که معلم امد توی کلاس خانوم لی بهترین معلم مدرسه و خوش اخلاق ترین با من.
خیلی دوسش داشتم ، قبلا یبار ازدواج کرده بود ولی...
لایک کن بعد پارت بعد رو بخون.
۶.۹k
۰۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.