تبدیل

تبدیل

پارت ۶

با صدای کالسکه سلطنتی از عمارت خارج شدم و به سمت حیاط حرکت کردم

با هرقدمم صدای پاشنه های کفشم توی سالن بزرگ پخش می‌شد خدمتکارا در رو باز کردن که چهره جونگکوک نمایان شد لبخندی زد و دستش و به سمتم دراز کرد

جونگکوک: بانوی زیبا؟افتخار همراهیتون رو میتونم داشته باشم؟

لبخندی زدم و دست سردم رو توی دست گرم و عضلانیش گزاشتم و باهم به سمت کالسکه حرکت کردیم


با حرص داشتم به جونگکوک که داشت با یه دختر می‌رقصید نگاه میکردم مرتیکه مفنگی من و کشونده اینجا و رفته با بقیه خوش میگذرونه هووف
همینطور که داشتم زیر لبی برای جونگکوک غر میزدم با شنیدن صدای بم و مردونه ای برگشتم سمتش

صدا: بانویی به زیبایی شما چرا اینجا تنهاست؟

لبخند گرمی زدم تا حرص جونگکوک و در بیارم

ا.ت: اوه مستر بنده تنها نبودم اما پارتنرم انگار الان کس دیگه ای رو پیدا کرده

صدا: اوه خدای من . من تهیونگ هستم کیم تهیونگ

ا.ت: من هم ا.ت هستم از آشنایی با همچین مرد جنتلمنی خوشحال شدم

تهیونگ: واو شما خیلی زیبا صحبت می‌کنید بانو درخواستی از شما دارم

ا.ت: بفرمایید

تهیونگ افتخار یک دور رقص رو به من میدید؟



خبببب پارت بعد شرط ندارهههه
فردا ساعت ۳ ظهر براتون میزارمم