دشمنانی عاشق
دشمنانی عاشق
پارت دوم
از زبان سونیک
من رفتم سمت خونه که یهو امی اومد
امی: سونیک جون!!! کجا بودی؟
من؛ رفته بودم با شدو سر و کله بزنم
امی؛ اها😄
من: اگه بزاری برم خونه😅
امی: باشه عزیزم😘
رفتم تو خونه و روی مبل ولو شدم و خوابیدم
از زبان شدو
من بازم چشامو دوختم به ماشین هاو همون جا نشستم برای ۳دقیقه بعد پاشودم و رفتم خونه
فردا صبح
از زبان سونیک
من پاشودم و روی مبل نشستم و ورزش کردم و پاشودم و رفتم دوستامو پیدا کنم
تا یهو یه پیام از امی گرفتم بازش کردم بعد خوندم نوشته؛ سلام سونیک جان میای ساعت ۲ بریم پارک؟
من جواب دادم؛ باشه
بعد رفتم پیش تیلز
تیلز تو ی ازمیشگاهش بود و داشت روبات میساخت
من؛ سلام دوست عزیز من!
بهم نگاه کرد و بهم لبخند زد
تیلز؛ سلام 😊
من: چه خبر از دانشمند من؟
تیلز؛دارم یه روبات دستیار درست میکنم تا وقتی من کار دارم جای من کارامو بکنه
من؛ دمت گرم بابا عشقی👍
تیلز سرخ شد
تیلز: مرسی😳
من: خواهش میکنم 😊
بعد رفتم....
ادامه دارد
نویسنده؛ نظرتون چیه؟ تازه گوشیم ۳درصد بیشتر نداره🤣
پارت دوم
از زبان سونیک
من رفتم سمت خونه که یهو امی اومد
امی: سونیک جون!!! کجا بودی؟
من؛ رفته بودم با شدو سر و کله بزنم
امی؛ اها😄
من: اگه بزاری برم خونه😅
امی: باشه عزیزم😘
رفتم تو خونه و روی مبل ولو شدم و خوابیدم
از زبان شدو
من بازم چشامو دوختم به ماشین هاو همون جا نشستم برای ۳دقیقه بعد پاشودم و رفتم خونه
فردا صبح
از زبان سونیک
من پاشودم و روی مبل نشستم و ورزش کردم و پاشودم و رفتم دوستامو پیدا کنم
تا یهو یه پیام از امی گرفتم بازش کردم بعد خوندم نوشته؛ سلام سونیک جان میای ساعت ۲ بریم پارک؟
من جواب دادم؛ باشه
بعد رفتم پیش تیلز
تیلز تو ی ازمیشگاهش بود و داشت روبات میساخت
من؛ سلام دوست عزیز من!
بهم نگاه کرد و بهم لبخند زد
تیلز؛ سلام 😊
من: چه خبر از دانشمند من؟
تیلز؛دارم یه روبات دستیار درست میکنم تا وقتی من کار دارم جای من کارامو بکنه
من؛ دمت گرم بابا عشقی👍
تیلز سرخ شد
تیلز: مرسی😳
من: خواهش میکنم 😊
بعد رفتم....
ادامه دارد
نویسنده؛ نظرتون چیه؟ تازه گوشیم ۳درصد بیشتر نداره🤣
- ۳.۴k
- ۳۰ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط