ملودیتلخ
ملودی_تلخ🍷
Part: 12
با ترس به جلو قدم گذاشتم و بیرون رفتم
چند تا نفس عمیق کشیدم تا بتونم اروم بشم
ندیمهها سمتم اومدن و جویای حال تهیونگ شدن
بعد دوباره توی اتاق تهیونگ رفتن
تا اومدم در برم با چهره بادیگاردش مواجه شدم و مجبور شدم دوباره به اتاق برگردم
کلی ندیمه دورتا دور تهیونگ جمع شده بودن
و تهیونگ تا اراده میکرد همه چی براش فراهم میشد
نگاه تندی بهم کرد و رو به من گفت
_یه لیوان اب بیار
ندیمه سریع بطری اب رو برداشت تا بهش بده اما انگار میخواست من بهش بدم
+آ باشه
لیوان رو از اب پر کردم و به سمتش گرفتم
با دستش اشاره کرد که خم بشم
در گوشش زمزمه کردم
+چته؟
_ اب میخوام
لیوان رو دوباره به سمتش گرفتم
پوفی کشید و از دستم گرفت
اومدم برگردم سر جای قبلیم که گوشه لباسم به یه چیزی گیر کرد و.....
T
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
Part: 12
با ترس به جلو قدم گذاشتم و بیرون رفتم
چند تا نفس عمیق کشیدم تا بتونم اروم بشم
ندیمهها سمتم اومدن و جویای حال تهیونگ شدن
بعد دوباره توی اتاق تهیونگ رفتن
تا اومدم در برم با چهره بادیگاردش مواجه شدم و مجبور شدم دوباره به اتاق برگردم
کلی ندیمه دورتا دور تهیونگ جمع شده بودن
و تهیونگ تا اراده میکرد همه چی براش فراهم میشد
نگاه تندی بهم کرد و رو به من گفت
_یه لیوان اب بیار
ندیمه سریع بطری اب رو برداشت تا بهش بده اما انگار میخواست من بهش بدم
+آ باشه
لیوان رو از اب پر کردم و به سمتش گرفتم
با دستش اشاره کرد که خم بشم
در گوشش زمزمه کردم
+چته؟
_ اب میخوام
لیوان رو دوباره به سمتش گرفتم
پوفی کشید و از دستم گرفت
اومدم برگردم سر جای قبلیم که گوشه لباسم به یه چیزی گیر کرد و.....
T
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
- ۱.۷k
- ۲۳ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط