بهمن بکش شبهای من لبریز بیخوابیست

*بهمن بکش! شب*های من لبریز بی*خوابی*ست!
‎بهمن بکش! که �کِنت�ها امروز قلّابی*ست!

‎بهمن بکش! بی*خوابی*ام مدیون سردرد است
‎بهمن بکش! شب*های بی*سیگار نامرد است!

‎بهمن بکش! که جیب*مان خالی*تر از خالی*ست
‎بهمن بکش! سیگار ارزان واقعا عالی*ست!

‎بهمن بکش! که فکر را درگیر خواهد کرد
‎بهمن بکش! بویش زنان را سیر خواهد کرد!

‎بهمن بکش! از فلسفه لبریز خواهی شد
‎بهمن بکش! نوروز من، پاییز خواهی شد

‎بهمن بکش! که قهوه، بی*سیگار، بیماری*ست!
‎بهمن بکش! دنیایمان یک زیر سیگاری*ست!

‎بهمن بکش! دلبند این آغوش خواهی*شد
‎بهمن بکش! که زیر پا خاموش خواهی شد

‎بهمن بکش! وقتی که در را بر همه بستی
‎بهمن بکش! در بین گریه، از سر مستی!

‎بهمن بکش! این آخرین نخ*های این درد است
‎بهمن بکش! خِس خِس برای سینه*ی مرد است!

‎بهمن بکش! که سرفه*هایم باز می سوزند
‎بهمن بکش! لب*هایمان را زود می*دوزند!

‎بهمن بکش! که غصه را از یاد خواهی برد
‎بهمن بکش! بهمن بکش!
‎که زود خواهی مُرد!

#محسن_عاصی
دیدگاه ها (۴)

با زخم های مانده بر جانت چه خواهی کرد..؟با گریه هایِ زیر بار...

دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارمگلِ مریم وسطِ بال و پرت بگذ...

شده تا نیمه ی شب در بزنی ، وا نکنند ؟!یا دری را شده با سر بز...

هر بار خواست چــــای بریزد نمانده ایرفتی و باز هم به سکوتش ن...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

yek tarafe part : 10

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط