به او بگویید دوستش دارم

به او بگویید دوستش دارم ...
صدای احساسم را به گوشش برسانید
بگویید از بی قراری شب هایم، از اضطراب روزهایم، از جای خالی اش در لحظه هایم
بگویید قرارمان نبود این یک در میان
بودن ها، این حجم از نرسیدن ها...
قصه ما قرار بود عاشقانه ای باشد ناب
بر لب دنیا
قرار بود من باشم و تمام جاده ها به او برسد
او باشد و تمام راه ها به من ختم شود
نه این همه سکوت...
نه این همه تنهایی ...
به او بگویید دوستش دارم
و قرارمان از این همه دوست داشتن این همه نداشتن نبود ...!
دیدگاه ها (۲)

به او بگوییدهنوز هم دلم برای شنیدن صدایش ضعف می رود..بگوئید ...

زنگ بزن بُگذار دلخوش همین صدای بم و گرفته باشمزنگ بزن یک پیا...

مرا به این زندگی دعوت کردنآرام بخوانیداینجا جشن زندگانیستاما...

دلت که بشکندفرقی نمی کند ....کجا باشی ....همه جای این شهر ،و...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

صفحه ۵ پایان

صفحه ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط