..کوچولوی دل باخته🖤🥀.. ~پارت۲۰~

..کوچولوی دل باخته🖤🥀.. ~پارت۲۰~
شقایق:
به بهه دخترای وحشی هم که اومدن
دیانا:
خب توعم یذره از ما یاد بگیر که یه وقت موهات اونجوری نریزه
پسرا:😂😂😂
پانیذ:
هر هر هر هر شما ها رو هنو بادمون نرفته هااا
متین:
من بدبخت خوبه بخاطر شما به رفیقه چند سالم دعوا کردم
نیکا:
نه عشقم ولشون کن با تو نبودن
دخترا به :
عشفمممممم؟
ارسلان:
عروسی دعوتیمو من خبر نداشتم؟🫰🏻😂
متین:
با ارنجم کوبیدم به ارسلان تا خفه شه
دیانا:
ارسی مارمولک تو حواست به خودت باشه یه وقت حلواتو نخوریم
ارسلان:
فقط یادت باشه من خرما هم دوص دارم
دیانا:
تو چه مردت چه زندت همجوره بدبختی داره واسه ادم
ارسلان:
پس چی اون دنیا هم میام به خوابت..
استاد:
سلاممم به همهههههه
خب میخوایم درسو شروع کنیم ..
اردیا:
اصلا حوصله این استادو ندارم
ارسلان:
خداروشکر تو یچیزی تفاهم داریم
دیانا:
خداروشکر خداروشکر اقای کاشی راستی یادم رفت ازت تشکر کنم بابت دیشب
ارسلان :
هرکس جایی من بود این کارو میکرد.
دیانا:
اخیه چقد تو خوبی
استاد:
ارسلان و دیانا برید بیروننن
اردیا:
چرا استاد؟
استاد:
تازه دلیلم میخوانن برا من اونم تو کلاس من دارن پچ پچ میکننن دلیلم میخوان
دیانا:
استاد فکر کنم یادتون رفته دیروز خودتون نصف کلاستون با تلفن حرف زدن گذشت
که ارسلان پوزخندی زدم و زیر لب گفت:
افرین دختر عاقل
بچها:
😂😂😂
استاد:
سکوتتتت دیگه واقعا دارید شورشو در میارید بیرونن
دیانا:
زیر لب غریدم:
با کمال میل که ارسلان شنید اونم همراه من بلند شد و باهم از کلاس زدیم بیرونن
ارسلان:
عافرین دختر عاقل فکر نمیکردم انقد مغزت کار کنه
دیانا:
مغز من که مثل مغز تو نیست مارمولک من از مغزم بلدم کجا و چجوری استفاده کنم
ادامه دارد...