پارت۳..لردمن🥀
پارت۳..لردمن🥀
بسم ا..الرحمن الرحیم
با احساس سردرد عمیق چشمام بستم و خودم رو به علفزار سپردم بوی چمن و گیاه حس زندگی بازم به بدنم منتقل میکرد.
حدود ۳ هفته از اون ماجرا میگذره و من با خودم عهد بستم که دیگه به هیچ مردی اتکا یا اعتماد نکنم و میشم یانای سرد.
.
با بهتر شدن حالم برشگتم به داخل عمارت همه نگرانم بودن و من این رو از مردمک تک تکشون میفهمیدم .
قلبی واسم نمونده بود ولی هرچی بود من هنوز خانواده ای که بزرگم کرده بودن رو دارم.
با لبخند
_خاله کریس چیکار میکنی ؟؟
+یانا دختر بازم علاف شدی اومدی وقت منو بگیری کار دارم .
_خالهه چرا بواخلاق میشی اخه نگاه عمو کان خیلی روت حساسه ها.
+دختره ور پریده بازم شروع کردی بزنم بشی دو نصف
_باشه باشه عصبانی نشو من رفتم
سریع جیم شدم از روزی که یادمه اینا همو دوست داشتن ولی نمدونم چرا هیچ کدوم قدمی ورنمیدارن.
_ماما روزنامه امروز رسیده؟
+اره یانی بگیر .
رو هوا روزنامرو گاپیدم و مثله همیشه با یه قهوه به سمت اتاقم قدم برداشتم .
با لم دادن رو تخت روزنامرم باز کردم .
اولاش مفتی پیش نمی ارزید از بی کفایت بودن روزنامه بستمش و گذاشتمش کنار ولی با برگردوندنش چیزی که دیدم هوش از سرم پروند.
#قسمت نوشه مقاله #با توجه به گفته های امپراطور قراره دوباره آکادمی شیرستاره بازگشا شود ولی ان چنین چیزی که گفته شده همه از حال شروع به ثبت نام در اکادمی اشراف کردند بهترین جا برای رویاهاتون اگر مشتاق یه آینده زیبایید به آکادمی بپیوندید
حتی شما لیدی اند جنتلمن.
برا ثبت نام به نزدیک ترین چاپخونه مراجعه کنید.
یا خوشحالی جیغی کشیدم همون آکادمی که شایعه شده بود بسته شده دوباره بازگشا شده و الان بهترین شرایط واسه حضور من تو آکادمیه.
و میتونم بهترین جادوگر یا شاید ژنرال یا شادم نقاش و خاننده شهرم بشم .
_ماماااااااااااا
ادامه دارد...
#خاص
بسم ا..الرحمن الرحیم
با احساس سردرد عمیق چشمام بستم و خودم رو به علفزار سپردم بوی چمن و گیاه حس زندگی بازم به بدنم منتقل میکرد.
حدود ۳ هفته از اون ماجرا میگذره و من با خودم عهد بستم که دیگه به هیچ مردی اتکا یا اعتماد نکنم و میشم یانای سرد.
.
با بهتر شدن حالم برشگتم به داخل عمارت همه نگرانم بودن و من این رو از مردمک تک تکشون میفهمیدم .
قلبی واسم نمونده بود ولی هرچی بود من هنوز خانواده ای که بزرگم کرده بودن رو دارم.
با لبخند
_خاله کریس چیکار میکنی ؟؟
+یانا دختر بازم علاف شدی اومدی وقت منو بگیری کار دارم .
_خالهه چرا بواخلاق میشی اخه نگاه عمو کان خیلی روت حساسه ها.
+دختره ور پریده بازم شروع کردی بزنم بشی دو نصف
_باشه باشه عصبانی نشو من رفتم
سریع جیم شدم از روزی که یادمه اینا همو دوست داشتن ولی نمدونم چرا هیچ کدوم قدمی ورنمیدارن.
_ماما روزنامه امروز رسیده؟
+اره یانی بگیر .
رو هوا روزنامرو گاپیدم و مثله همیشه با یه قهوه به سمت اتاقم قدم برداشتم .
با لم دادن رو تخت روزنامرم باز کردم .
اولاش مفتی پیش نمی ارزید از بی کفایت بودن روزنامه بستمش و گذاشتمش کنار ولی با برگردوندنش چیزی که دیدم هوش از سرم پروند.
#قسمت نوشه مقاله #با توجه به گفته های امپراطور قراره دوباره آکادمی شیرستاره بازگشا شود ولی ان چنین چیزی که گفته شده همه از حال شروع به ثبت نام در اکادمی اشراف کردند بهترین جا برای رویاهاتون اگر مشتاق یه آینده زیبایید به آکادمی بپیوندید
حتی شما لیدی اند جنتلمن.
برا ثبت نام به نزدیک ترین چاپخونه مراجعه کنید.
یا خوشحالی جیغی کشیدم همون آکادمی که شایعه شده بود بسته شده دوباره بازگشا شده و الان بهترین شرایط واسه حضور من تو آکادمیه.
و میتونم بهترین جادوگر یا شاید ژنرال یا شادم نقاش و خاننده شهرم بشم .
_ماماااااااااااا
ادامه دارد...
#خاص
۲.۶k
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.