When you have multiple personality disorder...
When you have multiple personality disorder...
part 1
«اخبار شش ماه اخیر باعث هرجو مرج و آشوب زیادی تویه سئول شده!»
گویندهی اخبار با صدایی رسا متن خبرو میخوندو اضطراب ثانیه به ثانیه تویه افراد داخل لابی بیشتر میشد :
«طی این شش ماه اخیر، هر 37 روز یه قتل اتفاق افتاده . جمعا چهار نفر توسط قاتل سریالی ناشناخته که به جول ( الماس ) شهرت یافته به قتل رسیدن
پلیس همچنان به دنبال سرنخی از این قاتله حرفهای هستش... این قاتل هیچ روش خاصی تویه انتخاب قربانی هاش نداره و تنها سلاح اون یه چاقو با تیغهی بلندو تیز هستش که ۵ بار در بدت مقتولان خود فرو میکنه. در رفتو آمد های خود، امروز که 37 روز از قتل قبلی گذشته آگاه و مراقب اطرافیانتون باشید.»
لابی بیمارستان پر از همهمه بود، همه درمورد قاتل این روزا حرف میزدن.
مرد مسنی به پسر تقریبا جوون کنار خودش تلنگری زد:
«هی پسر، این روزا نباید تا دیروقت بیرون بمونی!!»
نگاهشو از تبلتش بالا آوردو به مرد مسن کنارش نگاهی کرد:
«حق با شماست، این روزا خیابونا بخاطر این قاتل خطرناکه... اما، میدونید چرا این قاتل اسمش جوله؟»
پیرمرد کمی نزدیکتر شد:
«چرا؟»
پسر سر خودشو به گوش پیرمرد نزدیک کرد:
«چون با چاقوش رویه تن مقتولاش الماس نقاشی میکشه، حقیقتا نقاش خوبی هم هست»
پیرمرد سرشو تکون داد:
«هوف... روزگار بدی شده!»
پسر لبخندی زد و بلند شد:
«من کم کم میرم، مراقب خودتون باشید!»
پیرمرد متقابلا لبخندی زد:
«ممنون پسرم توام مراقب خودت باششش»
پسر به سمت انتهای سالن انتظار رفت و به سمت تلوزیون برگشت...
با لبخندی آروم به افراد مضطرب بیمارستان نگاه میکرد...
عینک با قاب گردشو رویه دماغش تنظیم کرد، 37 روز گذشته بود، حالا وقتش بود...
˓ ˖ ָ࣪➹ ִֶָ ࣪𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝
آقا هنوز هیچ خبری از هیچیز نیست چون پارتای اوله به هرحال🤗🎀
راستی اینم بهتون بگم ایدهشو یکی از دوستام بهم داد و با کمک اون این به ذهنم رسیدو تغییراتو فلانو اینارو خودم اوکیش کردم🙏🏻 ( دقت کردید زندگیم با دوستام میچرخه؟🤣)
درمورد کاور هم بهتون بگم که قرار بود اسلاید دوم باشه ولی نپسندیدم😗🎀🎀
شرط مرطم نداره فقط حمایت کنید مرث
part 1
«اخبار شش ماه اخیر باعث هرجو مرج و آشوب زیادی تویه سئول شده!»
گویندهی اخبار با صدایی رسا متن خبرو میخوندو اضطراب ثانیه به ثانیه تویه افراد داخل لابی بیشتر میشد :
«طی این شش ماه اخیر، هر 37 روز یه قتل اتفاق افتاده . جمعا چهار نفر توسط قاتل سریالی ناشناخته که به جول ( الماس ) شهرت یافته به قتل رسیدن
پلیس همچنان به دنبال سرنخی از این قاتله حرفهای هستش... این قاتل هیچ روش خاصی تویه انتخاب قربانی هاش نداره و تنها سلاح اون یه چاقو با تیغهی بلندو تیز هستش که ۵ بار در بدت مقتولان خود فرو میکنه. در رفتو آمد های خود، امروز که 37 روز از قتل قبلی گذشته آگاه و مراقب اطرافیانتون باشید.»
لابی بیمارستان پر از همهمه بود، همه درمورد قاتل این روزا حرف میزدن.
مرد مسنی به پسر تقریبا جوون کنار خودش تلنگری زد:
«هی پسر، این روزا نباید تا دیروقت بیرون بمونی!!»
نگاهشو از تبلتش بالا آوردو به مرد مسن کنارش نگاهی کرد:
«حق با شماست، این روزا خیابونا بخاطر این قاتل خطرناکه... اما، میدونید چرا این قاتل اسمش جوله؟»
پیرمرد کمی نزدیکتر شد:
«چرا؟»
پسر سر خودشو به گوش پیرمرد نزدیک کرد:
«چون با چاقوش رویه تن مقتولاش الماس نقاشی میکشه، حقیقتا نقاش خوبی هم هست»
پیرمرد سرشو تکون داد:
«هوف... روزگار بدی شده!»
پسر لبخندی زد و بلند شد:
«من کم کم میرم، مراقب خودتون باشید!»
پیرمرد متقابلا لبخندی زد:
«ممنون پسرم توام مراقب خودت باششش»
پسر به سمت انتهای سالن انتظار رفت و به سمت تلوزیون برگشت...
با لبخندی آروم به افراد مضطرب بیمارستان نگاه میکرد...
عینک با قاب گردشو رویه دماغش تنظیم کرد، 37 روز گذشته بود، حالا وقتش بود...
˓ ˖ ָ࣪➹ ִֶָ ࣪𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝
آقا هنوز هیچ خبری از هیچیز نیست چون پارتای اوله به هرحال🤗🎀
راستی اینم بهتون بگم ایدهشو یکی از دوستام بهم داد و با کمک اون این به ذهنم رسیدو تغییراتو فلانو اینارو خودم اوکیش کردم🙏🏻 ( دقت کردید زندگیم با دوستام میچرخه؟🤣)
درمورد کاور هم بهتون بگم که قرار بود اسلاید دوم باشه ولی نپسندیدم😗🎀🎀
شرط مرطم نداره فقط حمایت کنید مرث
۱۳.۸k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.