با عصبانیت روبهروش وایسادی

با عصبانیت روبه‌روش وایسادی:
«جی‌هوپ‌شی، همین الان اون تیشرت رو در بیار و این بلوز و کاپشن‌و بپوش باشه پسر خوب؟»
جی‌هوپ: «نچچچ، اونقدرا هم سرد نیستتتت»
ا/ت: «با یه تیشرت قرمز میخوای بری اسکی؟ خداییش؟ بحث نکنن»
جی‌هوپ: «نمیخواممم»
حرص‌ت گرفت:
«باشه، پس نپوش و مثه سگگگ سرما بخور تو سگ زمستون باشه؟»
کفاشی اسکی‌ رو ول کردی و درحالی که از اتاق خارج میشدی درو کوبیدی‌.
جی‌هوپ: «اسکل» تک‌خنده،خم‌شد‌تا‌کفشارو‌برداره-
...
آخرسر هرکاری کردی راضی به پوشیدن کاپشن‌ش نشدو با همون تیشرت آستین‌بلند قرمز رفت.
انقدری غرق در حرکات و کارایی که فرد مقابل‌تون تویه اسکی انجام میداد تا سوتی‌ای ندید بودید که متوجه سردرگمی مردم نشده بودید که مونده بودن به استعداد تو تویه اسکی توجه کنن و یا تیشرت قرمز رنگ پسر که تضاد جالبی با فصل زمستون پیدا کرده بود!
در حالی که جی‌هوپ داشت دستشو بالای سرت میچرخوند مانع شدی و گفتی:
«بستنی میخوام.»
بخاطر ضدحالی که بهش خورده بود با دماغ‌ش افتاد رویه زمین و باعث شد یخ ترکی برداره
به زور بلندش کردی که با صحنه‌ای انفجاری مواجه شدی! (عکس بالا😃💔)
پوست صفیدش، دماغ به شدت قرمزش، سرمای صورت‌ش، لزره‌ی بدنش، همه‌ی اینا دلیلی بود برای خنده‌ی تو.
قهقه‌ای زدی و رو به روش وایسادی‌ و درحالی که دوتا دستات روی کمی بالاتر از آرنج‌ش بودن لبخندی بهش تحویل دادی:
«خب، فکر میکنم بستنی کنسله، میریم واست کاپشن بگیریم، فاصله‌ی اینجا تا خونه زیاده!»
داشتی با کفشای اسکی‌ت لیز میخوردی و میرفتی که جی‌هوپ بازم افتاد:
«خب بگو یکی از کفشات در اومدهههه»






وای اصن حس گذاشتن اون سیمبل ماهیه نیست..🚶‍♀️💔
ادمین صاحار خیز🤙
دیدگاه ها (۶)

When you have multiple personality disorder...part 1«اخبار ش...

When you have multiple personality disorder...part 2خب... ان...

وقتی قرار بود رئیس کار جدیدت باشه...‌کیم با گام های موقر و ج...

وقتی یه کارآگاه قاتل بود..!بخش‌دوم:‌اون آروم داشت چسبی رو که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط