سناریو..وقتی 13 سالته و برنده بهترین نقاش میشی..
سناریو..وقتی 13 سالته و برنده بهترین نقاش میشی..
بنگچان..
با اینکه میدونست موفق میشی..نتونست خودش رو کنترل کنه و بعد از اینکه اسم تورو اعلام کردن..رو استیج میپره و محکم بغلت میکنه..
-میدونستم..میدونستم که موقف میشی..
___________
مینهو..
بیانش نمیکنه..اما خیلی بهت افتخار میکنه و برات خوشحاله..
ولی فراموش نکن که برادرت سلطان دست انداختن..
-باز هم نفهمیدم چرا بین اون همه شرکت کننده تو برنده شدی..
نکنه خودت رو جای برنده جا زدیو همین الان برنده اصلی یک جایی از بیرون دست و پا بستست؟؟
___________
چانگبین..
بین بازوهاش خفت میکنه..و کلا همه جا جار میزنه که خواهرش یک هنرمند به تمام معناعه..
___________
هیونجین..
بهت افتخار میکنه..اما شور قضیه رو هم در میاره..
-کلا اگر بخاطر من نبود..نفر یکی مونده به اخر هم نمیشدی..
___________
جیسونگ..
فریادی از سر خوشحالی میزنه و بعد از اینکه از رو استیج پایین میای محکم بغلت میکنه..
-هنرمند کوچولو..یااا..باید بهم امضا بدی ها
__________
فلیکس..
دیده بود که چقدر رو نقاشیت کار کردی..و روش چقدر زحمت کشیدی..
بعد از برنده شدنت..اشک شوق داخل چشم هاش جمع میشه..
-تمام سختی هات جواب داد..هنرمند من..
__________
جونگین..
وقتی اسمت رو از بلندگو شنید..لبخندی زد و بعد تو پشت صحنه محکم بغلت کرد..به حدی محکم بغلت کرد که استخون های کمرت به صدا در اومدن..
-دفعه بعدی باید منو بکشی..فهمیدی؟؟
__________
سونگمین..
میدونی که زیاد تو بیان کردن احساساتش خوب نیست..
به پشت صحنه میاد و دست گلی که گرفته بود رو به دستت میده..
دست هاش رو تو جیبش میکنه ..
-میدونستم موفق میشی ..این گل برای همونه..
هانورا
بنگچان..
با اینکه میدونست موفق میشی..نتونست خودش رو کنترل کنه و بعد از اینکه اسم تورو اعلام کردن..رو استیج میپره و محکم بغلت میکنه..
-میدونستم..میدونستم که موقف میشی..
___________
مینهو..
بیانش نمیکنه..اما خیلی بهت افتخار میکنه و برات خوشحاله..
ولی فراموش نکن که برادرت سلطان دست انداختن..
-باز هم نفهمیدم چرا بین اون همه شرکت کننده تو برنده شدی..
نکنه خودت رو جای برنده جا زدیو همین الان برنده اصلی یک جایی از بیرون دست و پا بستست؟؟
___________
چانگبین..
بین بازوهاش خفت میکنه..و کلا همه جا جار میزنه که خواهرش یک هنرمند به تمام معناعه..
___________
هیونجین..
بهت افتخار میکنه..اما شور قضیه رو هم در میاره..
-کلا اگر بخاطر من نبود..نفر یکی مونده به اخر هم نمیشدی..
___________
جیسونگ..
فریادی از سر خوشحالی میزنه و بعد از اینکه از رو استیج پایین میای محکم بغلت میکنه..
-هنرمند کوچولو..یااا..باید بهم امضا بدی ها
__________
فلیکس..
دیده بود که چقدر رو نقاشیت کار کردی..و روش چقدر زحمت کشیدی..
بعد از برنده شدنت..اشک شوق داخل چشم هاش جمع میشه..
-تمام سختی هات جواب داد..هنرمند من..
__________
جونگین..
وقتی اسمت رو از بلندگو شنید..لبخندی زد و بعد تو پشت صحنه محکم بغلت کرد..به حدی محکم بغلت کرد که استخون های کمرت به صدا در اومدن..
-دفعه بعدی باید منو بکشی..فهمیدی؟؟
__________
سونگمین..
میدونی که زیاد تو بیان کردن احساساتش خوب نیست..
به پشت صحنه میاد و دست گلی که گرفته بود رو به دستت میده..
دست هاش رو تو جیبش میکنه ..
-میدونستم موفق میشی ..این گل برای همونه..
هانورا
۲۲.۶k
۰۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.