پارت
پارت¹³
(بادیگارد هات❤️🔥)
بعد از تموم شدن خنده ثورا انگار بقیه به خودشون اومدن و نامجون خنده ای کرد و گفت:
_عه ببخشید الان عضو آخریمون میاد براتون توض...
صدای در نزاشت حرفشو ادامه بده.
تقه ای به در خورد و صدایی اومد:
_میشه بیام تو؟؟
نامجون خواست چیزی بگه که من با کمال پر رویی گفتم:
_خواهش میکنم منزل خودتونه.
در که باز شد دهن منم باز شد.
یه پسری قد بلند با اندامی ورزیده چهره ای دلربا.
اصلا کراشی بود برا خودش.
فک کنم اسمش جونگ کوک بود.
اصلا حال میکنید چقدر آرمی فعالیم😐
بی توجه به بقیه سوتی زدم و زیر لب طوری که ثورا بشنوه گفتم:
_جوووون
ثورا هم زیر لب گفت:
(بادیگارد هات❤️🔥)
بعد از تموم شدن خنده ثورا انگار بقیه به خودشون اومدن و نامجون خنده ای کرد و گفت:
_عه ببخشید الان عضو آخریمون میاد براتون توض...
صدای در نزاشت حرفشو ادامه بده.
تقه ای به در خورد و صدایی اومد:
_میشه بیام تو؟؟
نامجون خواست چیزی بگه که من با کمال پر رویی گفتم:
_خواهش میکنم منزل خودتونه.
در که باز شد دهن منم باز شد.
یه پسری قد بلند با اندامی ورزیده چهره ای دلربا.
اصلا کراشی بود برا خودش.
فک کنم اسمش جونگ کوک بود.
اصلا حال میکنید چقدر آرمی فعالیم😐
بی توجه به بقیه سوتی زدم و زیر لب طوری که ثورا بشنوه گفتم:
_جوووون
ثورا هم زیر لب گفت:
- ۱.۴k
- ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط