دختر کیم
دختر کیم
پارت سوم
___________
ویو ا.ت
داشتم سمت خونه میرفتم که ...
(علامت جک برای همیشه @ هست )
@ببینم ا.ت هنوز هم با اون دوستات تو یه تیمی ؟!
+آره ...یه روز میریم می بینشون
@امروز نمیخوای بری؟!
+نه ...خب تو خیلی حتما خسته ای دیگه ...مگه نه ؟!
@نه
+😐😂
@میخوام سریعتر برسیم خونه
+چرا؟!
@میخوام ببینم هنوزم دستپختت گنده یا نه...آخرین بار که برام غذا درست کردی اگر به گربه های سر کوچه میدادی بیهوش میشدن
+یااا
@(خنده )
بعد از بیست مین رسیدیم خونه
+از قبل غذا درست کردن بودم چون می دونستم قراره بیای
@اوو ...
پرش زمانی به فردا ظهر
تو خونه نشسته بودیم داشتیم فیلم می دیدیم که گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود ...اول نمیخواستم جواب بدم ولی با. از اینکه سه بار زنگ زد جواب دادم
+بله ؟!
_س،سلام ....نامجون هستم ...کیم نامجون
+ن،نامجون؟!...شماره من رو از کجا گرفتی ؟!
_خب ...پیدا کردم دیگه
+باشه ...کار داشتی ؟!
_اره ...خواستم بگم میشه ...موقع مسابقه منم با شما بیام ؟!
+ی،یعنی مثل بقیه مواقع خودت با ماشین خودت نیای؟!
_اره ...
+ماشینت خراب شده؟!
_نه ...فقط دوست داشتم بیام باهاتون ...همین
+باشه ...خوشحال میشم
_. ممنون
+خواهش
تلفن رو قطع کردم ...برگاممم نمیشههه
سریع رفتم سمت باشگاه البته با جک ...وارد باشگاه شدم که بچه ها با تعجب بهم نگاه کردند
کوک:دوست پسرته؟!
+چیزه....
ته:کوک این چه سوالیه ... صددرصد دوست پسرشه
جیمین:نچ نچ ...چه پسر خوشگلی هم تور کردی
+بابا بسهه...دارم زر میزنم این دوست بچگی من جک هست
@خوشبختم
همه:همچنین
+(تعریف کردن کل قضیه الان)
جین:جدیییی ؟!
+اوهوم
جیهوپ :واوو
+خب پنج ساعت دیگه مسابقه شروع میشه ...الان نامجون میاد ...تمرین میکنیم ...دو ساعت دیگه هم حرکت میکنیم و...
هنوز حرفش تمام نشده بود که نامجون اومد
_اره ...بزارش تو انبار عمارت میام میبینم همون دختره یا نه
تلفن رو قطع کرد
+چی گفتی ؟!
_هیچی ...
یونگی:بریم تمرین کنیم
+بریم
جک یه گوشه نشست ...اون والیبال بلد بود ولی نمیخواست بازی کنه ...پس خودمون بازی کردیم که...
(پارت بعد قراره چند ماه بره جلو ...ممکنه یکم مبهم بشه براتون ولی یکم بخونید اوکی میشه و...منتظر اتفاقات بین ا.ت و نامجون باشید )
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY #BANGTAN#NAMJOON#fake
پارت سوم
___________
ویو ا.ت
داشتم سمت خونه میرفتم که ...
(علامت جک برای همیشه @ هست )
@ببینم ا.ت هنوز هم با اون دوستات تو یه تیمی ؟!
+آره ...یه روز میریم می بینشون
@امروز نمیخوای بری؟!
+نه ...خب تو خیلی حتما خسته ای دیگه ...مگه نه ؟!
@نه
+😐😂
@میخوام سریعتر برسیم خونه
+چرا؟!
@میخوام ببینم هنوزم دستپختت گنده یا نه...آخرین بار که برام غذا درست کردی اگر به گربه های سر کوچه میدادی بیهوش میشدن
+یااا
@(خنده )
بعد از بیست مین رسیدیم خونه
+از قبل غذا درست کردن بودم چون می دونستم قراره بیای
@اوو ...
پرش زمانی به فردا ظهر
تو خونه نشسته بودیم داشتیم فیلم می دیدیم که گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود ...اول نمیخواستم جواب بدم ولی با. از اینکه سه بار زنگ زد جواب دادم
+بله ؟!
_س،سلام ....نامجون هستم ...کیم نامجون
+ن،نامجون؟!...شماره من رو از کجا گرفتی ؟!
_خب ...پیدا کردم دیگه
+باشه ...کار داشتی ؟!
_اره ...خواستم بگم میشه ...موقع مسابقه منم با شما بیام ؟!
+ی،یعنی مثل بقیه مواقع خودت با ماشین خودت نیای؟!
_اره ...
+ماشینت خراب شده؟!
_نه ...فقط دوست داشتم بیام باهاتون ...همین
+باشه ...خوشحال میشم
_. ممنون
+خواهش
تلفن رو قطع کردم ...برگاممم نمیشههه
سریع رفتم سمت باشگاه البته با جک ...وارد باشگاه شدم که بچه ها با تعجب بهم نگاه کردند
کوک:دوست پسرته؟!
+چیزه....
ته:کوک این چه سوالیه ... صددرصد دوست پسرشه
جیمین:نچ نچ ...چه پسر خوشگلی هم تور کردی
+بابا بسهه...دارم زر میزنم این دوست بچگی من جک هست
@خوشبختم
همه:همچنین
+(تعریف کردن کل قضیه الان)
جین:جدیییی ؟!
+اوهوم
جیهوپ :واوو
+خب پنج ساعت دیگه مسابقه شروع میشه ...الان نامجون میاد ...تمرین میکنیم ...دو ساعت دیگه هم حرکت میکنیم و...
هنوز حرفش تمام نشده بود که نامجون اومد
_اره ...بزارش تو انبار عمارت میام میبینم همون دختره یا نه
تلفن رو قطع کرد
+چی گفتی ؟!
_هیچی ...
یونگی:بریم تمرین کنیم
+بریم
جک یه گوشه نشست ...اون والیبال بلد بود ولی نمیخواست بازی کنه ...پس خودمون بازی کردیم که...
(پارت بعد قراره چند ماه بره جلو ...ممکنه یکم مبهم بشه براتون ولی یکم بخونید اوکی میشه و...منتظر اتفاقات بین ا.ت و نامجون باشید )
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY #BANGTAN#NAMJOON#fake
۴.۰k
۰۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.