سرشو گذاشت رو پام

سرشو گذاشت رو پام...
چشماشو بست...
دستمو بردم میون موهای نرمش...
گفتم:حرف بزن...حتی گنگ...ولی حرف بزن...
زمزمه کرد:بلاتکلیفی...کلافگی...گمشدگی...گمشدگی!
تا حالا کسیو گم کردی؟!...جوری ک هی دنبالش بدویی هی تلاش کنی بدستش بیاری...نتونی...نشع...
گفتم:مثلا کی؟!...
نفس عمیقی کشید...چونش لرزید...
زمزمه کرد:مثلا خودم...مثلا خودمو تو تو گم کردع باشم:)
#Aram

#خاص #جذاب #عشق
دیدگاه ها (۲)

یجاییم ادم میبرع...یدفع دگ تلاش نمیکنه!دگ سعی نمیکنه نگه دار...

#پارت۵دو هفته بعد:جلوي اينه وايميسم و ب صورته بي روحم نگاه م...

بی سبب نیست ک چشمان تو بحث انگیزند...شط شیرند و ب دریای عسل ...

#پارت۴باز صداي دختره قلبمو بدرد مياره:قول ميدي ک بعد ازدواجم...

#رویای #جوانی #پارت-۶خیلی عصابم خورد شد . یونگی اومد و گفت :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط