پارت۴
#پارت۴
باز صداي دختره قلبمو بدرد مياره:قول ميدي ک بعد ازدواجمون تا تهش پيشم باشي...تا اخر دنيا...؟!
نفسم قطع ميشه و کامل خشک ميشم...چشمام با سرعت هرچه تمام تر گرد ميشن...دستمو سمته گلوم ميبرم و منتظر جوابه امير ميمونم...
من عادت ندارم ب اين حال بد...
چيکارکردي با من ک من اين شدم...
خجالت نکش خوب نگام کن ببين...
ک بعداز تو من پير و غمگين شدم...
با صداي ضعيف امير پاهام شل ميشن و سر ميخورم:قول نميدم ک برات مرد خوبي باشم...ولي سعي ميکنم هموني بشم ک تو ميخاي...حس خلا داشتم...حسه اينک ديگ چيزي براي از دست دادن ندارم...
ديگ تا ابد اين حوالي منو...
نميبيني راحت بگير دستشو...
نياد اونروزي ک بياي پيشمو...
بگي دل بريد و ازت خسته شد...
واسه اخرين بار برميگردمو نگاهي ميندازم...دختري ک من بايد جاش ميبودم...خودشو پرت ميکنه بغله امير و سفت بغلش ميکنه...اميرم...نفسم خشکش ميزنه و به زمين خيره ميشه...اشکام روون ميشه...اونم داشت ب من فک ميکرد يا...
تو ابندتو ميبيني پيش اون...
من اه ميکشم واسه گذشتمون...
نبودي ببيني ک بعدت همه...
چه حرفايي دارن ميگن پشتمون...
نه امير نه تروخدا بغلش نکن...خواهش ميکنم لنتي...ولي،ولي با قفل شدن دستاش دور کمر دختره دستمو جلو دهنم ميگيرم و چشامو بهم فشار ميدم و سعي ميکنم صداي هق هقم بلند نشه...
تو دستاشو ميگيري محکمتر...
که انگار يادت نيست کي پشتته...
يچيزي قايم کردي پشت سرت...
گمونم ي حلقه توي مشتته...
چشامو باز ميکنم و با سستي بلند ميشم...براي اخرين بار نگاشون ميکنم که امير دختره رو بدرقه ميکنه و دختره از کوچه رد ميشه...اميرم بي تفاوت ب داخل خونه ميره و درو ميبنده...با کمر خم شده ب سمته ماشينم ميرم...
من عادت ندارم ب اين حال بد...
چيکار کردي بامن ک من اين شدم...
خجالت نکش خوب نگام کن ببين...
ک بعد از تو من پيرو غمگين شدم...
با بي حالي درو باز ميکنم و خوذمو پرت ميکنم رو صندلي...ب اراد نگاهي ميندازم ک باغم نگام ميکنه...با تلخندي زمزمه ميکنم:توام ديديش ن؟!...شاد بود:)))...حرفي نميزنه و روشو برميگردونه...نيشخندي ميزنم و ماشينو روشن ميکنم و ب سمته خونه ميرونم...
ديگ تا ابد اين حوالي منو...
نميبيني راحت بگير دستشو...
نياي اونروزي ک بياي پيشمو...
بگي دل بريد و ازت خسته شد...
#شهاب مظفري
ماشينو تو پارکينگ پارک ميکنم و بي توجه ب اراد ب اتاقم ميرمو با انداختن دوتا قرص ارامبخش ب خواب عميقي فرو ميرم...
#Aram
پارت۵:https://wisgoon.com/pin/30920489/
پارت۳:https://wisgoon.com/pin/30826329/
#خاص #جذاب
باز صداي دختره قلبمو بدرد مياره:قول ميدي ک بعد ازدواجمون تا تهش پيشم باشي...تا اخر دنيا...؟!
نفسم قطع ميشه و کامل خشک ميشم...چشمام با سرعت هرچه تمام تر گرد ميشن...دستمو سمته گلوم ميبرم و منتظر جوابه امير ميمونم...
من عادت ندارم ب اين حال بد...
چيکارکردي با من ک من اين شدم...
خجالت نکش خوب نگام کن ببين...
ک بعداز تو من پير و غمگين شدم...
با صداي ضعيف امير پاهام شل ميشن و سر ميخورم:قول نميدم ک برات مرد خوبي باشم...ولي سعي ميکنم هموني بشم ک تو ميخاي...حس خلا داشتم...حسه اينک ديگ چيزي براي از دست دادن ندارم...
ديگ تا ابد اين حوالي منو...
نميبيني راحت بگير دستشو...
نياد اونروزي ک بياي پيشمو...
بگي دل بريد و ازت خسته شد...
واسه اخرين بار برميگردمو نگاهي ميندازم...دختري ک من بايد جاش ميبودم...خودشو پرت ميکنه بغله امير و سفت بغلش ميکنه...اميرم...نفسم خشکش ميزنه و به زمين خيره ميشه...اشکام روون ميشه...اونم داشت ب من فک ميکرد يا...
تو ابندتو ميبيني پيش اون...
من اه ميکشم واسه گذشتمون...
نبودي ببيني ک بعدت همه...
چه حرفايي دارن ميگن پشتمون...
نه امير نه تروخدا بغلش نکن...خواهش ميکنم لنتي...ولي،ولي با قفل شدن دستاش دور کمر دختره دستمو جلو دهنم ميگيرم و چشامو بهم فشار ميدم و سعي ميکنم صداي هق هقم بلند نشه...
تو دستاشو ميگيري محکمتر...
که انگار يادت نيست کي پشتته...
يچيزي قايم کردي پشت سرت...
گمونم ي حلقه توي مشتته...
چشامو باز ميکنم و با سستي بلند ميشم...براي اخرين بار نگاشون ميکنم که امير دختره رو بدرقه ميکنه و دختره از کوچه رد ميشه...اميرم بي تفاوت ب داخل خونه ميره و درو ميبنده...با کمر خم شده ب سمته ماشينم ميرم...
من عادت ندارم ب اين حال بد...
چيکار کردي بامن ک من اين شدم...
خجالت نکش خوب نگام کن ببين...
ک بعد از تو من پيرو غمگين شدم...
با بي حالي درو باز ميکنم و خوذمو پرت ميکنم رو صندلي...ب اراد نگاهي ميندازم ک باغم نگام ميکنه...با تلخندي زمزمه ميکنم:توام ديديش ن؟!...شاد بود:)))...حرفي نميزنه و روشو برميگردونه...نيشخندي ميزنم و ماشينو روشن ميکنم و ب سمته خونه ميرونم...
ديگ تا ابد اين حوالي منو...
نميبيني راحت بگير دستشو...
نياي اونروزي ک بياي پيشمو...
بگي دل بريد و ازت خسته شد...
#شهاب مظفري
ماشينو تو پارکينگ پارک ميکنم و بي توجه ب اراد ب اتاقم ميرمو با انداختن دوتا قرص ارامبخش ب خواب عميقي فرو ميرم...
#Aram
پارت۵:https://wisgoon.com/pin/30920489/
پارت۳:https://wisgoon.com/pin/30826329/
#خاص #جذاب
۵.۶k
۱۶ آبان ۱۳۹۹