لباسم و پوشیدم و رفتم سمت اتاق ته درشو باز کردم مشغول بست
لباسم و پوشیدم و رفتم سمت اتاق ته درشو باز کردم مشغول بستن کراوات بود با لبخند رفتم سمتش تو این چند سال قدش بلند شد بود در حدی شده بود که ما رو جایی میدیدن میگفتن دوست پسرته
کراواتش و بستم
-لباست یکم کوتاه نیست؟
+خفه شو کجاش کوتاهه
-پاهات معلومه
+بدو بدو دیرمون شدددد
( اره دیگه رفتن سمت معروف ترین بار و وقتی ات وارد شد همه بهش احترام گذاشتن تهیونگ پشت ات بود و رفتم سمت مردی و اره زرزر کردن ات هیچ حرفی نزد فقط تهیونگ حرف میزد که اخرش فقط ات بلند شو که ته هم بلند شد و رفتن دیگه )
+افرین
-ها
+خوب بود
-پس چس فکر کردی
+این چند روز باند رو به تو میسپرم ببینم چه میکنی :)
-برای چی؟.. ات چی شده
+عا هیچی فقط یکم خستم از زندگی :)به استراحت نیاز دارم
-هی خوبی
+اوهوم
-هی بگو چی شده
+هیچی.. فقط به استراحت نیاز دارم
-میخوای بریم مسافرت؟
+کجا.؟
-نمیدونم فرانسه.. المان... سوئیس... پاریس
+عا نه
-بلیط میگیرم برای سه روز دیگه
+اما
-اما و ولی نداریم میریم
+اوم
سه روز بعد*یکم داره طولانی میشه انگار :/
.....
کراواتش و بستم
-لباست یکم کوتاه نیست؟
+خفه شو کجاش کوتاهه
-پاهات معلومه
+بدو بدو دیرمون شدددد
( اره دیگه رفتن سمت معروف ترین بار و وقتی ات وارد شد همه بهش احترام گذاشتن تهیونگ پشت ات بود و رفتم سمت مردی و اره زرزر کردن ات هیچ حرفی نزد فقط تهیونگ حرف میزد که اخرش فقط ات بلند شو که ته هم بلند شد و رفتن دیگه )
+افرین
-ها
+خوب بود
-پس چس فکر کردی
+این چند روز باند رو به تو میسپرم ببینم چه میکنی :)
-برای چی؟.. ات چی شده
+عا هیچی فقط یکم خستم از زندگی :)به استراحت نیاز دارم
-هی خوبی
+اوهوم
-هی بگو چی شده
+هیچی.. فقط به استراحت نیاز دارم
-میخوای بریم مسافرت؟
+کجا.؟
-نمیدونم فرانسه.. المان... سوئیس... پاریس
+عا نه
-بلیط میگیرم برای سه روز دیگه
+اما
-اما و ولی نداریم میریم
+اوم
سه روز بعد*یکم داره طولانی میشه انگار :/
.....
۲.۱k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.