غیـرت دارمــ روی خـاطراتمانـ بــرای هـر کســی تعـریفشان ن
#غیـرت_دارمــ_روی_خـاطراتمانـ_بــرای_هـر_کســی_تعـریفشان_نمـیکنمــ_تـو_فقــط_مـرد_بــاش_و_انــکارشــان_نکــن...
✍
عهد بستم سخن از عشق نگویم هرگز
در کسی ، معنیِ این واژه نجویم هرگز
همه رفتند در این راه و غزل ها گفتند
منِ بی مایه ؛ چنین راه نپویم هرگز !
خونِ دل خورد هر آن کس غزلِ عشق سرود
من در این باب نگویم که نَمویم هرگز !
قِرقِره کردنِ این واژه ثمر چیست مرا ؟
کس نیامد زِ سرِ مِهر به سویم هرگز
روحم آواره به سویی و دلم سوی دگر
شبنمِ عشق نبارید به کویم هرگز !
دِلخوشی از که بجویم ؟ که ندیدم از کس
نگهِ گرم و پُر از عشق به رویم هرگز !
می روم در پیِ باغِ دگر و عطرِ دگر
گُلِ نشکفتهِ این باغ نبویم هرگز !
این همه زار زدم ؛ حرفِ دل امّا این است :
که من از خارِ غمش ؛ دست نشویَم هرگز !
✍
عهد بستم سخن از عشق نگویم هرگز
در کسی ، معنیِ این واژه نجویم هرگز
همه رفتند در این راه و غزل ها گفتند
منِ بی مایه ؛ چنین راه نپویم هرگز !
خونِ دل خورد هر آن کس غزلِ عشق سرود
من در این باب نگویم که نَمویم هرگز !
قِرقِره کردنِ این واژه ثمر چیست مرا ؟
کس نیامد زِ سرِ مِهر به سویم هرگز
روحم آواره به سویی و دلم سوی دگر
شبنمِ عشق نبارید به کویم هرگز !
دِلخوشی از که بجویم ؟ که ندیدم از کس
نگهِ گرم و پُر از عشق به رویم هرگز !
می روم در پیِ باغِ دگر و عطرِ دگر
گُلِ نشکفتهِ این باغ نبویم هرگز !
این همه زار زدم ؛ حرفِ دل امّا این است :
که من از خارِ غمش ؛ دست نشویَم هرگز !
۹۲۳
۰۲ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.