میگویم تویی ..!
#میگویم_تویی ..!
بوی عطری می رسد از دور ، می گویم تویی
قاصدک می رقصد و پرشور ، می گویم تویی
یک نسیمی می وزد بر گونه های خیس من
می رود پس پرده های تور ، می گویم تویی
بغض های کهنه را سرمی کشم من بیت بیت
بوسه ها می گیرم از انگور ، می گویم تویی
باد می افتد به گندم زار می لرزد دلم
چون پریشان گیسوان بور می گویم تویی
نیمه شب ها می کنم آغوش روی ماه باز
می شود سر تا به پایش نور ، می گویم تویی
شعر می خوانم برای باغ سبز خانه ام
شاخه شاخه می شود مسرور ، می گویم تویی
این غزل می ماند و شب های مهتابی و من
شور می ریزم در این سنتور ، می گویم تویی
در میاان پنجره ایستاده ام تا یک نفس
بوی عطری تا رسد از دور ، می گویم تویی ...
بوی عطری می رسد از دور ، می گویم تویی
قاصدک می رقصد و پرشور ، می گویم تویی
یک نسیمی می وزد بر گونه های خیس من
می رود پس پرده های تور ، می گویم تویی
بغض های کهنه را سرمی کشم من بیت بیت
بوسه ها می گیرم از انگور ، می گویم تویی
باد می افتد به گندم زار می لرزد دلم
چون پریشان گیسوان بور می گویم تویی
نیمه شب ها می کنم آغوش روی ماه باز
می شود سر تا به پایش نور ، می گویم تویی
شعر می خوانم برای باغ سبز خانه ام
شاخه شاخه می شود مسرور ، می گویم تویی
این غزل می ماند و شب های مهتابی و من
شور می ریزم در این سنتور ، می گویم تویی
در میاان پنجره ایستاده ام تا یک نفس
بوی عطری تا رسد از دور ، می گویم تویی ...
۴.۳k
۰۴ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.