پارت

پارت ۱۲
خانم وکیل


صدای جیغ سه نا باعث شد گوشی رو از گوشش فاصله بده من با این فاصله ازش کر شدم چه برسه به اون


،،ع...عشقم ؟ پیش اون زنیکه ای؟ کارت این بود؟ رفتی پیش زن سابقت؟...داری باهاش به من خیانت میکنی؟



_نه...قطع کن سه نا حوصله ندارم


،،قطع کنم که برید به کارتون برسید؟ نخیرم من نمیزارم همین الان بیا اینجا

عصبی تر شد و داد کشید

_گیر نده بهت میگم حوصله ندارم

،،اها، حوصله ی منو نداری ولی حوصله ی اون زنیکه یک خونه خراب کنو داری اره؟

خونه خراب کن؟ چه واژه ی عجیبی ، من خونه خراب کنم یا اونی که بی توجه به اینکه هیون شوهر منه چهارسال تمام هر روز به هزار بهونه میکشوندش خونه اش تا یوقت ما فرصت تنها شدن باهمو نداشته باشیم ، خونه خراب کن منم یا اونی که نمی‌ذاشت ما یه سفر یا یه رستوران رو دوتایی بریم؟هنوز یادم نمیره روز دادگاه رو ، یادمه چه حال و روزی داشتم و اون با یه صورت شاداب اومده بود نشسته بود اونجا که ببینه کی مهر طلاق میخوره به شناسنامم، وقتی اومدیم بیرون اون لبخند از سر شوقش رو دیدم ، مادر خونده اش و خاله اش هم دست کمی از سه نا نداشتن اونقدری خوشحال بودن که شبش رو مهمونی گرفته بودن ، خوشحال بودن دیگه نفر اضافه ای وجود نداره ، خوشحال بودن که میدون برای سه نا خالی شده میخواستن هرطور شده سه نا به چشم هیونجین بیاد و مطمئننم اومد ، چون هنوز مهر طلاقمون خشک نشده خبر نامزدیشون رو شنیدم ،از اون روز بود که دنیا روی سرم آوار شد ، شدم یه زن افسرده ی غمگین و بی کس ، وقتی مینهو برگشت واسم شد یه امید به زندگی ، اگر لیا و مینهو نبودن که من همون سال میمردم ، اونا بودن که من رو بردن پیش روانشناس ، اونا بودن که امید برای زندگی به من دادن، من با کمک اونا بود که تبدیل به یه وکیل فوق العاده شدم، اونا پشتم بودن و حمایتم کردن ، اما اونی که هرشبمو تویه بغلش صبح میکردم چی ؟ اونی که بهم قول داده بود همیشه و همه جا چه خوب چه بد پشتم باشه و حمایتم کنه چی؟ هنوز چند ماه نگذشته نامزد کرد


_مراقب طرز صحبت کردنت باش سه نا ، میدونی متنفرم از این حرفا

،،بیا پیشم هیونم ، بیا اینجا ،دلم تورو میخواد و تو پیش زن سابقتی ، دل من واست مهم نیست ، اصلا من سردرد دارم بیا ببرم دکتر

_سردردت مثل همیشه خودش خوب میشه سه نا نیازی به دکتر نیست ، قطع میکنم خداحافظ
دیدگاه ها (۲)

پارت ۱۳خانم وکیل +بنظرم برو پیشش انگار خیلی خوشحال نیست پیش ...

پارت ۱۵خانم وکیل ++هیون میگی بهم احترام میذاشتی توجه میکردی ...

پارت ۱۱خانم وکیل خواست در جواب حرفم چیزی بگه که زنگ در به صد...

پارت ۴استاد من°بخاطر استاد جدید دیگه ، بچه هایی که دیدنش میگ...

جوجه تیغی عصبانی من

#عشق_پولی#part21جیسونگ رفت و پیش مینهو نشست و شروع کرد به حر...

پارت ۲+ بخدا هق من کاری هق نکردم (تهیونگ زد بود به سرش که شک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط