پارت(۳۱)
فردا ظهر
کوک:خیلی ذوق دارمممممم
سولمی:منمممممم
کوک:عجب خواهر پایه ای دارم مننن
کوک حاضر میشع و میره کنسرت
کوک:سلام ارمی ها
ارمی:سلام بانییییییییی
کوک:امروز شما خیلی خوش شانسید که اومدید چون کنسرت امروز خیلی با بقیه کنسرتا فرق داره
ارمی:اخ جون
کوک:اومدم تا باهاتون یه مسئله رو درمیون بزارم چون ارمی ها خانواده منن
ارمی:هوووووووو
کوک:میخوایم از راه فلسفی وارد شیم (خنده خرگوشی)
ارمی:کیوت
کوک:عشق چیست؟
ارمی:(شوک)
کوک:عشق چیه؟
ارمی:بی تی اسسسس
کوک:(باخنده)درسته وهمینطور عشق یعنی این
)ویکدفعه عکسای ات پخش میشه)
کوک :تو هندزفریش)چی شد چرا عکس آرمیا رو پخش نکردی؟؟؟برناممون این نبودکه(خجالت)
...:آره همه چی بهم ریخت خودت جمعش کن
کوک:آره هممونطور که گفتم عشق یعنی ایشونن..خانم ات رو تشویق کنین تا به صحنه بیاد
ویو ات و سولمی
سولمی:کنسرتش تموم شد حالا برو
ات:از در اصلی برم؟؟؟
سولمی :اره دیگه یالا مگه نمیخوای بری ساحل بدو
ات وارد میشه و شوکه میشه ارمی ها براش دست میزنن و عکس خودشو رو ی اسکرین میبینه
ات:وااوااااااواواواوایییییییییییی(خجالت زیاد)
ارمی:چقد خاکی و دوستانه اس با لباس ساحلی اومده
ات:کوککککککککک مگه بهم نگفتی میخوایم بریم ساحل؟وسط کنسرت بالباس ساحلی اومدم اینجا چیکار؟
کوک:من تورو بهشون معرفی کردم
و بعد اهنگ my you رو میخونه
کوک:یادت میاد تو ماشین اولین بار اینو گوش کردیم؟
ات:ارهههه(ذوق)
ارمی:حالا قضیه اشنا شدنتون چیه؟
کوک:فن ساین
ارمی:وایییییییی
ات:من ایرانیم و از طریق فن ساین تونستم با بی تی اس دوست بشم و این قضیه ادامه پیدا کرد تا اینکه عاشق هم شدیم
ارمی:من من منمنم ایرانیم
ات:وایییییی
ات:(به فارسی)سلام دوستان من که دارید این ویدیو رو توی ایران تماشا میکنید خواستم بگم هیچ وقت تسلیم نشید چون یروزی قراره به آرزوتون برسید
کوک:بعدا به من فارسی یاد بده
ات:نوکر بابات غلام سیا(در گوش)
کوک:خیلی ذوق دارمممممم
سولمی:منمممممم
کوک:عجب خواهر پایه ای دارم مننن
کوک حاضر میشع و میره کنسرت
کوک:سلام ارمی ها
ارمی:سلام بانییییییییی
کوک:امروز شما خیلی خوش شانسید که اومدید چون کنسرت امروز خیلی با بقیه کنسرتا فرق داره
ارمی:اخ جون
کوک:اومدم تا باهاتون یه مسئله رو درمیون بزارم چون ارمی ها خانواده منن
ارمی:هوووووووو
کوک:میخوایم از راه فلسفی وارد شیم (خنده خرگوشی)
ارمی:کیوت
کوک:عشق چیست؟
ارمی:(شوک)
کوک:عشق چیه؟
ارمی:بی تی اسسسس
کوک:(باخنده)درسته وهمینطور عشق یعنی این
)ویکدفعه عکسای ات پخش میشه)
کوک :تو هندزفریش)چی شد چرا عکس آرمیا رو پخش نکردی؟؟؟برناممون این نبودکه(خجالت)
...:آره همه چی بهم ریخت خودت جمعش کن
کوک:آره هممونطور که گفتم عشق یعنی ایشونن..خانم ات رو تشویق کنین تا به صحنه بیاد
ویو ات و سولمی
سولمی:کنسرتش تموم شد حالا برو
ات:از در اصلی برم؟؟؟
سولمی :اره دیگه یالا مگه نمیخوای بری ساحل بدو
ات وارد میشه و شوکه میشه ارمی ها براش دست میزنن و عکس خودشو رو ی اسکرین میبینه
ات:وااوااااااواواواوایییییییییییی(خجالت زیاد)
ارمی:چقد خاکی و دوستانه اس با لباس ساحلی اومده
ات:کوککککککککک مگه بهم نگفتی میخوایم بریم ساحل؟وسط کنسرت بالباس ساحلی اومدم اینجا چیکار؟
کوک:من تورو بهشون معرفی کردم
و بعد اهنگ my you رو میخونه
کوک:یادت میاد تو ماشین اولین بار اینو گوش کردیم؟
ات:ارهههه(ذوق)
ارمی:حالا قضیه اشنا شدنتون چیه؟
کوک:فن ساین
ارمی:وایییییییی
ات:من ایرانیم و از طریق فن ساین تونستم با بی تی اس دوست بشم و این قضیه ادامه پیدا کرد تا اینکه عاشق هم شدیم
ارمی:من من منمنم ایرانیم
ات:وایییییی
ات:(به فارسی)سلام دوستان من که دارید این ویدیو رو توی ایران تماشا میکنید خواستم بگم هیچ وقت تسلیم نشید چون یروزی قراره به آرزوتون برسید
کوک:بعدا به من فارسی یاد بده
ات:نوکر بابات غلام سیا(در گوش)
- ۳.۶k
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط