ویو کوک

ویو کوک

مجبور شدم برای اینکه بمونه زندانیش کنم من بدون آت میمیرم نمیتونم نبودش و تحمل کنم امیدوارم یه روزی منم ببخشه و ایکاش شاهدخت زنده بمونه
ویو جسیکا

مامانم خیلی خوشگله بابامم خیلی جذابه چرا باید این همه سال از اینا دور باشم می‌دونم مدت زیادی زنده نمیمونم ولی در همین حد راضیم خیلی برام سوال بود که چرا بابا در اتاق مامان و قفل کرده بود و چرا از مامان عذر خواهی کرد و چرا مامان قبول نکرد

جسی مامان جونم
ات جانم عزیزم
جسی چرا بابا ازت عذر خواهی کرد و چرا در اتاقت قفل بود
ات چ..چون...
جسی مامان به من بگو

ات چون بعد دزدیده شدن تو چون تخصیر بابات بود ازش متنفر شدم و میخواستم طلاق بگیرم ولی منو تو این اتاق حبس کرد چون نمی‌خواست من برم

جسی م...مامان منم تو یه اتاق خیلی کوچیک حبس بودم

مامانم داشت دستامو ناز میکرد که دستش خورد به مچ دستم
جسی اییییی (گریه)
ات جسیکا وای چیشد ببخشید( نگران)
جسی :د..دس..دستتون

ویو آت
سریع دستمو برداشتم و آستین جسیکا رو دادم بالا کل بدنش کبود بود کلش و وقتی نازش کردم به روی خودش نیاورد ولی دستم و گذاشتم رو جای خیلی کبودش
ات :د...دخ..دخترم تو چجوری تحمل کردی
جسی :فقط به امید اینکه دوباره میبینیمتون
دیدگاه ها (۱۱)

بچه ها ممنونم که با اینکه ۷۶ پارت گذشته ولی بازم حمایت میکنی...

ویو آتوقتی اینو گفت گریم گرفتات دخترم میخوای برات یه داستان ...

یونگی م..من عاشقش شدم ولی تو این مدت کم امیدوارم که بهش خوش ...

یونگی میبرمش. هیچ راهی نیست؟دکتر فکر نکنم.متاسفمیونگی میشه ب...

نام فیک: عشق مخفیPart: 48ویو ات*صدام کردن که برم داخل. پاشدم...

رمان عشق و نفرت پارت ۱ویو ات: من با خوانوادم بحسم شد بعد به ...

#شش_پارتی#هیونجین #درخواستی p⁵وقتی میفهمه بارداری... نگاش کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط