فیکیونگی
فیکیونگی
part½
ات ـ میگم ته...کوکی ک نفهمید؟
ته ـ ن خیالت تخت
ات ـ افرین بهت
سوهوویو
داشتن دربارهی چی حرف میزدن؟
مثلا من میخام برم دسشویی😂
سوهوـ عهه سلام شما اینجا چیکار میکنین؟
ات ـ هیچی داشتیم حرف میزدیم
ته ـ اره
سوهو تو ذهنش:چی میگفتنن؟؟وااییی اصن ب من چهههه، اخه دوسش دازمممممم، شاید ات اونو دوس دارههههه خداااا(پسرم حالت خوبه؟)
سوهوـ پس من میرم دشویی...بای
ات ـ اوکی یکم زودتر بیا کارت دارم
سوهو تو ذهنش:عرررررر ینی چیکارم داراههههههههه عرررر
ـــــــــــ...
سوهوـ چیی
ات ـ چیو نخودچی...میگم کوک باید تا الان میومد...بهش بزنگ بگو من حالم بد شده بیاد خونه...اوکی
سوهوـ باوشه*کمی ناراحت*
ات ـ عررر میسی*بغلش کرد*...ببخش ناراحت شدی؟
سوهوـ نه من نه براچی من ک میخام بگیرم بخابم...نه چیزه ینی زنگ بزنم ب کوک
ات ـ کیوت*خنده*
سوهوـ حیح🙈
ــــــــــــــــــــ(☆_☆)
اگه کم شد صاری، خابم میاد😂😔
part½
ات ـ میگم ته...کوکی ک نفهمید؟
ته ـ ن خیالت تخت
ات ـ افرین بهت
سوهوویو
داشتن دربارهی چی حرف میزدن؟
مثلا من میخام برم دسشویی😂
سوهوـ عهه سلام شما اینجا چیکار میکنین؟
ات ـ هیچی داشتیم حرف میزدیم
ته ـ اره
سوهو تو ذهنش:چی میگفتنن؟؟وااییی اصن ب من چهههه، اخه دوسش دازمممممم، شاید ات اونو دوس دارههههه خداااا(پسرم حالت خوبه؟)
سوهوـ پس من میرم دشویی...بای
ات ـ اوکی یکم زودتر بیا کارت دارم
سوهو تو ذهنش:عرررررر ینی چیکارم داراههههههههه عرررر
ـــــــــــ...
سوهوـ چیی
ات ـ چیو نخودچی...میگم کوک باید تا الان میومد...بهش بزنگ بگو من حالم بد شده بیاد خونه...اوکی
سوهوـ باوشه*کمی ناراحت*
ات ـ عررر میسی*بغلش کرد*...ببخش ناراحت شدی؟
سوهوـ نه من نه براچی من ک میخام بگیرم بخابم...نه چیزه ینی زنگ بزنم ب کوک
ات ـ کیوت*خنده*
سوهوـ حیح🙈
ــــــــــــــــــــ(☆_☆)
اگه کم شد صاری، خابم میاد😂😔
- ۱۰.۹k
- ۳۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط