پارت

پارت ۲

ات: اه بالاخره میتونم برم
ات: میتونی بری خانم کیم حقوقتون رو براتون واریز میکنم
منشی: ممنونم خانم روزه خوبی داشته باشید

ویو ات

تو راه خونه بودم حس عجیبی داشتم
خیلی هوا تاریک بود
تو راه تنها بودم که صدای قدم های
یه نفر رو شنیدم برگشتم دیدم
یه شنل مشکی داشت
نکته ازرائیله منو میخواد ببره
خیلی ترسیدم شروع کردم به دوییدن
به خونه رسیدم درو قفل کردم
رفتم تو اتاقم پنجره و در رو قفل کردم
از ترس داشتم نفس نفس میزدم
هنوزم صدای قدماش میومد
خشک شده بودم دستم رو دستگیره در بود
حس کردم صدای قدماش پشته دره
اما اصلا اینجور نبود
برگشتم دیدم
پشته سرم بود انگشت اشارشو روی لباش
گذاشت و گفت هیسسسس
یه دفعه سرم گیج رفت
و بیهوش شدم اخرین چیزایی که
شنیدم صدای خنده هاش بود
خنده هاش واقعا ترسناک بود

چند ساعت بعد
دیدگاه ها (۶)

پارت ۳از اون قضیه چند ساعت میگذره و نمیدونم اون موجود عجیب چ...

پارت ۴ات تو راه خونه بودم از ترس همش درو ورم رو نگاه میکردم ...

انتقام ندیمه پارت ۱الیا: ات اون دندون مصنوعی که اینجاعه چرا ...

تکپارتی درخواستی موضوع: شما دوتا زن شوهرین بعد تو تو خونه تن...

دیدار اول ..

برادرای هایتانی پارت ۲

جیمین فیک زندگی پارت ۹۱#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط