پارت ۴۶
پارت ۴۶
فلورا از لحن جین خنده اش گرفت........اما سریع خودشو و جمع و جور کرد.......
€راستش.......خبر دارم چه اتفاقایی داره میوفته......ولی از ریز ماجرا خبر ندارم......
$راستش........
فلورا خواست جواب حرف جین رو بده اما با دیدن مادربزرگ که داشت از پله ها میومد بالا.......حرفی نزد
€فلورا؟چی شد؟
$هیچی......فقط خانم بزرگ با ابهت عظیمشون دارن میان بالا.....نظرت چیه ببینیم الان از پس خانم بزرگ بر میای یا نه؟
جین که با حرف فلورا ترسی به جونش افتاده بود گفت
€فلورا.......نه.......نه.........جان هیسو نه..........خواهش می کنم
فلورا که حرصش گرفته بود گفت
$عا عا عا.......نه خیر نمیشه.......
بعد با صدای بلندی مادربزرگ رو صدا زد
$مادربزرگ
جین هم از پشت تلفن به فلورا فحش میداد
€تو روح اول و آخرت فلورا......
مادربزرگ با شنیدن صدای نوه اش به سمتش برگشت
£بله؟
فلورا در حالی که لبخندی به گشادی صورتش زده بود گفت
$جین اوپا پشت خطه.......می خواد با شما صحبت کنه......
£به به.......جناب کیم......اتفاقا خودم می خواستم بهشون زنگ بزنم......گوشی رو بده من......
جین هم از اونور کلی فحش نثار فلورا می کرد......
£پارسال دوست امسال آشنا جناب کیم.......
جین با شنیدن یهویی صدای مادربزرگ یهو گرخید............
£انقدر به این دختر بیچاره فحش نده........من خودم می خواستم بهت زنگ بزنم.......
یهو فلورا با شنیدن حرف مادربزرگ بلند داد زد
$واقعا که........داری به من فحش میدی؟باشه.......باشه جناب کیم(داد.....جوری که جین از پشت تلفن کاملا بشنوه صداشو)
مادربزرگ دستشو به علامت کافیه دیگه برو تکون داد........
فلورا با حرص پاشو به زمین کوبید و به سمت اتاقش رفت.......
جین که دیگه دستش رو شده بود.......با نا امیدی گفت.......
€مادربزرگ باور کنید خیلی........
£لازم نیست توضیح بدی........از برنامه هات خبر داشتم......این یدفعه رو استثنا گذشت میکنم.......
جین که از حرف مادربزرگ آرامش خاطری گرفته پوفی کرد........
£ولی یادت باشه در اولین فرصت که وقتت یه کم آزادتر شد حتما بیای ببینمت......۸ ماهه ندیدمت پسر.......
€چشم در اولین فرصت......میایم.......
مادربزرگ برای اینکه زیاد نخواد سر پا بمونه تلفن سیارو به دست گرفت و به سمت اتاقش حرکت کرد .......همزمان که داشت به اتاقش می رفت با جین هم صحبت میکرد.......
£خب دیگه چه خبر؟خودت خوبی؟جیسو خوبه؟اون فسقلی چطوره؟
€خوبیم.......همه خوبیم.......فسقلی هم خوبه فقط خیلی شیطونی میکنه
فلورا از لحن جین خنده اش گرفت........اما سریع خودشو و جمع و جور کرد.......
€راستش.......خبر دارم چه اتفاقایی داره میوفته......ولی از ریز ماجرا خبر ندارم......
$راستش........
فلورا خواست جواب حرف جین رو بده اما با دیدن مادربزرگ که داشت از پله ها میومد بالا.......حرفی نزد
€فلورا؟چی شد؟
$هیچی......فقط خانم بزرگ با ابهت عظیمشون دارن میان بالا.....نظرت چیه ببینیم الان از پس خانم بزرگ بر میای یا نه؟
جین که با حرف فلورا ترسی به جونش افتاده بود گفت
€فلورا.......نه.......نه.........جان هیسو نه..........خواهش می کنم
فلورا که حرصش گرفته بود گفت
$عا عا عا.......نه خیر نمیشه.......
بعد با صدای بلندی مادربزرگ رو صدا زد
$مادربزرگ
جین هم از پشت تلفن به فلورا فحش میداد
€تو روح اول و آخرت فلورا......
مادربزرگ با شنیدن صدای نوه اش به سمتش برگشت
£بله؟
فلورا در حالی که لبخندی به گشادی صورتش زده بود گفت
$جین اوپا پشت خطه.......می خواد با شما صحبت کنه......
£به به.......جناب کیم......اتفاقا خودم می خواستم بهشون زنگ بزنم......گوشی رو بده من......
جین هم از اونور کلی فحش نثار فلورا می کرد......
£پارسال دوست امسال آشنا جناب کیم.......
جین با شنیدن یهویی صدای مادربزرگ یهو گرخید............
£انقدر به این دختر بیچاره فحش نده........من خودم می خواستم بهت زنگ بزنم.......
یهو فلورا با شنیدن حرف مادربزرگ بلند داد زد
$واقعا که........داری به من فحش میدی؟باشه.......باشه جناب کیم(داد.....جوری که جین از پشت تلفن کاملا بشنوه صداشو)
مادربزرگ دستشو به علامت کافیه دیگه برو تکون داد........
فلورا با حرص پاشو به زمین کوبید و به سمت اتاقش رفت.......
جین که دیگه دستش رو شده بود.......با نا امیدی گفت.......
€مادربزرگ باور کنید خیلی........
£لازم نیست توضیح بدی........از برنامه هات خبر داشتم......این یدفعه رو استثنا گذشت میکنم.......
جین که از حرف مادربزرگ آرامش خاطری گرفته پوفی کرد........
£ولی یادت باشه در اولین فرصت که وقتت یه کم آزادتر شد حتما بیای ببینمت......۸ ماهه ندیدمت پسر.......
€چشم در اولین فرصت......میایم.......
مادربزرگ برای اینکه زیاد نخواد سر پا بمونه تلفن سیارو به دست گرفت و به سمت اتاقش حرکت کرد .......همزمان که داشت به اتاقش می رفت با جین هم صحبت میکرد.......
£خب دیگه چه خبر؟خودت خوبی؟جیسو خوبه؟اون فسقلی چطوره؟
€خوبیم.......همه خوبیم.......فسقلی هم خوبه فقط خیلی شیطونی میکنه
۴۰.۵k
۰۷ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.