به سالها بعد فکر میکنم

به سال‌ها بعد فکر می‌کنم!
به زیبایی سپیدی موهایمان.
میدانستی؟
پیر شدن کنار تو چقدر می‌چسبد!؟
اینکه دستانم بلرزند،
پاهایم توان راه رفتن نداشته باشند،
و کنارت بنشینم و بی‌اختیار
سنگینیِ سرم را روی شانه‌هایت رها کنم!
خوابم ببرد.
و رویای آن روزی را ببینم
که برای اولین بار گفته‌ام،
دوستت دارم.
و تو خندیدی...

#مهران_رمضانیان
دیدگاه ها (۱)

🍂پاییز یعنیکوچه ای خیس ِ محصور با دیوار گِلی برگ های زرد چنا...

کاش غیر از من و تو هیچکس باخبر از ما نشودنوبت بازی ما باشد و...

🍂بعد از ساعتها بالاخره رسیدیم به قله!یه اکیپ ۱۰ نفره ثابت بو...

پاییز که می‌آمد آفتاب پاورچین مهمان خانه می‌شداز شیشه‌ رنگی‌...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط