من یک دخترم
من یک دخترم
پارت اول
جکیونگ: تو اتاقم گریه می کردم که چرا همه ازم بدشون میان• اشکام رو پا ک کردم و رفتم تا حاضر شم برم مدرسه (نویسنده: دختره خیلی زشت بود به همین دلیل ازش بدشون میومد ازارش میدادن)
مادر: امروز نمیری مدرسه
جکیونگ: چرا؟
مادر: قراره بریم خونه قبلی امروز نمیری فردا میری مدرسه جدید
♡فردا ♡
جکیونگ: رفتم خودم حاضر کردم برم مدرسه جدید بعد با یک دختر اشنا شدم
سوا: سلام تازه واردی
جکیونگ: اره
سوا: بیا تا مدرسه رو نشونت بدم اسم من سوا ست اسم تو چیه؟
جکیونگ: جکیونگ
جکیونگ: رفتیم دفتر دیدم یک پسر اونجا بود
مدیر: سوهو می تونی جکیونگ رو تا کلاس راهنمایی کنی
سوهو: چشم
ادامه داره دوست داشتین تا بزارم
پارت اول
جکیونگ: تو اتاقم گریه می کردم که چرا همه ازم بدشون میان• اشکام رو پا ک کردم و رفتم تا حاضر شم برم مدرسه (نویسنده: دختره خیلی زشت بود به همین دلیل ازش بدشون میومد ازارش میدادن)
مادر: امروز نمیری مدرسه
جکیونگ: چرا؟
مادر: قراره بریم خونه قبلی امروز نمیری فردا میری مدرسه جدید
♡فردا ♡
جکیونگ: رفتم خودم حاضر کردم برم مدرسه جدید بعد با یک دختر اشنا شدم
سوا: سلام تازه واردی
جکیونگ: اره
سوا: بیا تا مدرسه رو نشونت بدم اسم من سوا ست اسم تو چیه؟
جکیونگ: جکیونگ
جکیونگ: رفتیم دفتر دیدم یک پسر اونجا بود
مدیر: سوهو می تونی جکیونگ رو تا کلاس راهنمایی کنی
سوهو: چشم
ادامه داره دوست داشتین تا بزارم
۲.۲k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.