عشق با قلدریpt16
Pt16
جی هوپ: الان باهم قرار الکی میزارین؟
ا.ت:ما قرار نذاشتیم فقط مامان باباهامون فکر میکنن گذاشتیم
شوگا:تازه همین دیروز از بار نامزدیمون فرار کردیم
مین وو می یونگ:چییی؟
شوگا:نامزدی نشنیدین
ا.ت:زبون به دهن بگیر چرا گاز میدی بزار ماهم بهت برسیم
ا.ت:چیزی نیست داره میگه فرار کردیم
جی هوپ : یعنی امروز اگه اینجا نبودین یعنی داشتین...
شوگا:داشتیم خریدای نامزدیو میکردیم
جی هوپ: ولی اخرش چیکار میکنین بلاخره که باید ازدواج کنین
ا.ت:دیگه یه حاکی برسرم میریزم
مین وو:اصن باورم نمیشه شوگا داره قرار میزاره
ا.ت: تو یکی خفه شو من هرچی میخوام از این شالاتان دور باشم تو بیشتر نزدیکم میکنی امسب میری اتاق خودت
مین وو:من جام راحته
ا.ت: اصلانم نیست به عنوان سرگروه میگم
مین وو:بچه ها امروز یکم گرم نیست؟
مین وو:نظرتون راجب استخر چیه؟
جی هوپ: من خیلی دلم میخواد
ا.ت:من این وسط دارم چی میگم شما چی میگین؟
ا.ت:همین امشب اتاقامونو عوض میکنیم
مین وو:بریم؟
جی هوپ: بریم
ا.ت:کجا میرین دارم باهات صحبت میکنم
بلند شدنو رفتن
ا.ت:چرا این طوریه جوابمو نداد
می یونگ:بیخیال میری استخر
ا.ت:من شنا بلد نیشتم ولی میام
می یونگ:تو چی شوگا؟
شوگا:به نظرم یکم حال بده
بلند شدیم رفتم تو اتاق مایو مو یرداشتمو تو حموم پوشیدم یه رویی هم روش پوشیدم
رفتم بیرون
ات:میخوای لباستو عوض کن من میرم*لبخند
کرم ضد افتابمو برداشتم بهتر بود یکم افتاب بگیرم
رفتم پیش یچه ها
تو استخر بود رو تخت دراز کشیدم زد افتابمو زدم عینکمم زدم به چشمام
چشامو بستم
می یونگ:ا.ت بیا تو استخر
عینکمو برداشتم
ا.ت:من میخوام یکم افتاب بگیرم*لبخند
می یونگ:باشه
_________
از افتاب گرفتن خسته شدم بلند شدمو لبه استخر پاهامو دادم تو اب
جی هوپ:چرا نمیای داخل؟
ا.ت:شنا بلد نیستم
شوگا اومد جلو دستمو گرفتو انداختتم تو لب
داشتم خفه میشدم که دستاش دور کمر گرفت که بالا اومد
ا.ت:کارت مسخرست
شوگا:میخوام بهت یاد بدم شنا کنی
ا.ت:ولم نکن میوفتم
شوگا:پات به عمق نمیرسه
ا.ت:نه
نفس نفس میزدم
شوگا:ببین پاهاتو به حرکت بده خب اینجوری حرکت میکنی
پاهامو به حرکت دادم
ا.ت:ای.اینطوری؟
شوگا:اره افرین
بلاخره تونستم خودمو تو اب نگه دارم
رفتم پیش می یونگ
ا.ت:خیلی حال میده
می یونگ:اومدی بلاخره
ا.ت:اوهوم
ا.ت:چیکار میکنین؟
می یونگ:ابمیوه میخوای
خودمو رسچندم لبه استخر
ا.ت:اوهوم
بهم یه لیوان اب پرتقال داد
ا.ت:ممنون
داشتک اب پرتقالمو میخوردم که شوگا اومد لبا استخر کنارم
شوگا:چطور بود؟
ا.ت:خوب بچد فکر نمیکردم انقدر اسون باشه
شوگا:بچه ها نظرتون راجب والیبال چیه؟
می یونگ:من هستم
ا.ت:اگه می یونگ هست منم هستم
مین وو:من هستم
جی هوپ: بریم؟
_________
منو می یونگو جی هوپ تو یه گروه بودیم اون دوتا اونور بودن بازیشون خوب بود
2_1بودیم ما یه امتژاز داشتیم اونا دوتا
ات:جی هوپ بگیر
شوگا:مین وو زود باش پسر یه گله دیگه رم بزن
می یونگ:بخدا ایندفعه گل بزنی باهات کات میکنم
مین وو:ببخشید بیبی ولی وقتی حرف رقابته من خودمم فراموش میکنم
می یونگ:خیلی اشغالی
توپو پرت کرد
به جای جی هوپ گرفتم
جی هوپ: کارت خوب بود
پاس دادم اونطرف که گل شد
ا.ت:هوووووو
جی هوپ: بزن قدش
ا.ت:بزن
می یونگ:مثله اینکه حرف رقابت اومد بازی کردنم فراموش کردی
ا.ت:*خنده
شوگا:*خنده
شوگا:اینو خوب اومدی
مین وو:مثلا دوست پسرتم
می یونگ:ببخشید شما؟من دوست پسر ندارم*ادا دراوردن
مین وو: منو فراموش کردی؟
می یونگ: ببخشید وقتی اسم رقابت میاد خودمم فراموش میکنم*خنده
جی هوپ*خنده
جی هوپ:ببین مین وو از این به بعد سعی نکن عصبانیش کنی اون الان دوسته ا.ته کسی جز ا.ت تاحالا نتونسته ماشین شوگا رو دست بزنه
ا.ت:من فقط میخواستم یه لطفی به پرنسس بکنم
شوگا:مگه اگوست دی نبودم چرا میگی پرنسس؟
می یونگ:اگوست دی؟
ا.ت:نه چیزه هیچی
جی هوپ: پشمام براش لغبم گذاشته
ا.ت:اره فشار بخور*لبخند
ا.ت:خب اگوست دی بازیو شروع کن
شوگا بازیو شروع کرد
توپو برام پرتاب منم متقابلا فرستادم اونور برای مین وو که اونم دوباره پس فرستاد که می یونگ گرفت
با یه حرکت دوباره برنده شدیم
می یونگ:yaehhhh
ا.ت:خودشه ایول
ا.ت:بازی تمومه شدیم 3_2
شوگا:واقعا به یه دختر باختی خاک توسرت
مین وو: یه جوری میگی انگار واقعا من همینو می خواستم
______
ا.ت:برای بار دوم ما بردیم
شوگا:بار دوم؟
ا.ت:بسکتبالم جزوشه
شوگا:اونو مساوی شدیم
ا.ت:نه بابا
شوگا:چرا
ا.ت:خب بازم مساوی تاحالا یه بارم ازم نبردی
شوگا:فعلا ما هم تیمیم
می یونگ:ا.ت بریم لباسامونو عوض کنیم؟
ا.ت:اره میترسم سرما بخورم
روییمو پوشیدمو با می یونگ رفتیم تو اتاقامون
یه حموم کچتا رفتمو لباسامو عوض کردم از حمون در اومدم دیدم شوگا اومده داخل
ا.ت:عو اومدی؟
شوگا:اوهوم
شوگا: میخوام برم حموم
خب برو چرا به من میگی...
جی هوپ: الان باهم قرار الکی میزارین؟
ا.ت:ما قرار نذاشتیم فقط مامان باباهامون فکر میکنن گذاشتیم
شوگا:تازه همین دیروز از بار نامزدیمون فرار کردیم
مین وو می یونگ:چییی؟
شوگا:نامزدی نشنیدین
ا.ت:زبون به دهن بگیر چرا گاز میدی بزار ماهم بهت برسیم
ا.ت:چیزی نیست داره میگه فرار کردیم
جی هوپ : یعنی امروز اگه اینجا نبودین یعنی داشتین...
شوگا:داشتیم خریدای نامزدیو میکردیم
جی هوپ: ولی اخرش چیکار میکنین بلاخره که باید ازدواج کنین
ا.ت:دیگه یه حاکی برسرم میریزم
مین وو:اصن باورم نمیشه شوگا داره قرار میزاره
ا.ت: تو یکی خفه شو من هرچی میخوام از این شالاتان دور باشم تو بیشتر نزدیکم میکنی امسب میری اتاق خودت
مین وو:من جام راحته
ا.ت: اصلانم نیست به عنوان سرگروه میگم
مین وو:بچه ها امروز یکم گرم نیست؟
مین وو:نظرتون راجب استخر چیه؟
جی هوپ: من خیلی دلم میخواد
ا.ت:من این وسط دارم چی میگم شما چی میگین؟
ا.ت:همین امشب اتاقامونو عوض میکنیم
مین وو:بریم؟
جی هوپ: بریم
ا.ت:کجا میرین دارم باهات صحبت میکنم
بلند شدنو رفتن
ا.ت:چرا این طوریه جوابمو نداد
می یونگ:بیخیال میری استخر
ا.ت:من شنا بلد نیشتم ولی میام
می یونگ:تو چی شوگا؟
شوگا:به نظرم یکم حال بده
بلند شدیم رفتم تو اتاق مایو مو یرداشتمو تو حموم پوشیدم یه رویی هم روش پوشیدم
رفتم بیرون
ات:میخوای لباستو عوض کن من میرم*لبخند
کرم ضد افتابمو برداشتم بهتر بود یکم افتاب بگیرم
رفتم پیش یچه ها
تو استخر بود رو تخت دراز کشیدم زد افتابمو زدم عینکمم زدم به چشمام
چشامو بستم
می یونگ:ا.ت بیا تو استخر
عینکمو برداشتم
ا.ت:من میخوام یکم افتاب بگیرم*لبخند
می یونگ:باشه
_________
از افتاب گرفتن خسته شدم بلند شدمو لبه استخر پاهامو دادم تو اب
جی هوپ:چرا نمیای داخل؟
ا.ت:شنا بلد نیستم
شوگا اومد جلو دستمو گرفتو انداختتم تو لب
داشتم خفه میشدم که دستاش دور کمر گرفت که بالا اومد
ا.ت:کارت مسخرست
شوگا:میخوام بهت یاد بدم شنا کنی
ا.ت:ولم نکن میوفتم
شوگا:پات به عمق نمیرسه
ا.ت:نه
نفس نفس میزدم
شوگا:ببین پاهاتو به حرکت بده خب اینجوری حرکت میکنی
پاهامو به حرکت دادم
ا.ت:ای.اینطوری؟
شوگا:اره افرین
بلاخره تونستم خودمو تو اب نگه دارم
رفتم پیش می یونگ
ا.ت:خیلی حال میده
می یونگ:اومدی بلاخره
ا.ت:اوهوم
ا.ت:چیکار میکنین؟
می یونگ:ابمیوه میخوای
خودمو رسچندم لبه استخر
ا.ت:اوهوم
بهم یه لیوان اب پرتقال داد
ا.ت:ممنون
داشتک اب پرتقالمو میخوردم که شوگا اومد لبا استخر کنارم
شوگا:چطور بود؟
ا.ت:خوب بچد فکر نمیکردم انقدر اسون باشه
شوگا:بچه ها نظرتون راجب والیبال چیه؟
می یونگ:من هستم
ا.ت:اگه می یونگ هست منم هستم
مین وو:من هستم
جی هوپ: بریم؟
_________
منو می یونگو جی هوپ تو یه گروه بودیم اون دوتا اونور بودن بازیشون خوب بود
2_1بودیم ما یه امتژاز داشتیم اونا دوتا
ات:جی هوپ بگیر
شوگا:مین وو زود باش پسر یه گله دیگه رم بزن
می یونگ:بخدا ایندفعه گل بزنی باهات کات میکنم
مین وو:ببخشید بیبی ولی وقتی حرف رقابته من خودمم فراموش میکنم
می یونگ:خیلی اشغالی
توپو پرت کرد
به جای جی هوپ گرفتم
جی هوپ: کارت خوب بود
پاس دادم اونطرف که گل شد
ا.ت:هوووووو
جی هوپ: بزن قدش
ا.ت:بزن
می یونگ:مثله اینکه حرف رقابت اومد بازی کردنم فراموش کردی
ا.ت:*خنده
شوگا:*خنده
شوگا:اینو خوب اومدی
مین وو:مثلا دوست پسرتم
می یونگ:ببخشید شما؟من دوست پسر ندارم*ادا دراوردن
مین وو: منو فراموش کردی؟
می یونگ: ببخشید وقتی اسم رقابت میاد خودمم فراموش میکنم*خنده
جی هوپ*خنده
جی هوپ:ببین مین وو از این به بعد سعی نکن عصبانیش کنی اون الان دوسته ا.ته کسی جز ا.ت تاحالا نتونسته ماشین شوگا رو دست بزنه
ا.ت:من فقط میخواستم یه لطفی به پرنسس بکنم
شوگا:مگه اگوست دی نبودم چرا میگی پرنسس؟
می یونگ:اگوست دی؟
ا.ت:نه چیزه هیچی
جی هوپ: پشمام براش لغبم گذاشته
ا.ت:اره فشار بخور*لبخند
ا.ت:خب اگوست دی بازیو شروع کن
شوگا بازیو شروع کرد
توپو برام پرتاب منم متقابلا فرستادم اونور برای مین وو که اونم دوباره پس فرستاد که می یونگ گرفت
با یه حرکت دوباره برنده شدیم
می یونگ:yaehhhh
ا.ت:خودشه ایول
ا.ت:بازی تمومه شدیم 3_2
شوگا:واقعا به یه دختر باختی خاک توسرت
مین وو: یه جوری میگی انگار واقعا من همینو می خواستم
______
ا.ت:برای بار دوم ما بردیم
شوگا:بار دوم؟
ا.ت:بسکتبالم جزوشه
شوگا:اونو مساوی شدیم
ا.ت:نه بابا
شوگا:چرا
ا.ت:خب بازم مساوی تاحالا یه بارم ازم نبردی
شوگا:فعلا ما هم تیمیم
می یونگ:ا.ت بریم لباسامونو عوض کنیم؟
ا.ت:اره میترسم سرما بخورم
روییمو پوشیدمو با می یونگ رفتیم تو اتاقامون
یه حموم کچتا رفتمو لباسامو عوض کردم از حمون در اومدم دیدم شوگا اومده داخل
ا.ت:عو اومدی؟
شوگا:اوهوم
شوگا: میخوام برم حموم
خب برو چرا به من میگی...
۹۴.۹k
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.