(☆اون مال منه☆) پارت ¹⁹

ا/ت: جیییییییییییییغ

کوک: آی گوشم کر شد چرا چیغ میزنی؟

تهیونگ: خب اینم تمومش کردم

تهیونگ کیورا رو کشت و تمام دست و لباساش خونی بود

ا/ت: حالا با جنازه چی کار میکنی؟(با ترس و لرزش صدا)

کوک: چرا صدات میلرزه؟ ترسیدی؟(پوزخند)

ا/ت: من ترس از جنازه ی خونی دارم(با ترس و لرزش صدا)

تهیونگ: ا/ت خب برو بیرون ، کوک توهم باهاش برو منم میام

کوک: باش بیا بریم ا/ت

ا/ت: اومدم(با ترس و لرزش صدا)

وقتی از اتاق شکنجه رفتن بیرون ا/ت رو مبل نشسته بود و پاهاشو پایین بالا میکرد و دستاش میلرزید(بابا جنازست دیگه لولو که نیست😂)

کوک رفت پیش ا/ت نشست و گفت:

کوک: هی هی اروم باش بیبی چیزی نیست که بخوای ازش بترسی من همیشه پیشتم

ا/ت یکم اروم شد و کوک رو بغل کرد و گفت:

ا/ت: کوک هیچ وقت منو تنهام نزار من بدون تو زنده نیستم(خب حالا فیلم هندی شد🙄)

قیافه کوک:😳

کوک: اروم باش تو که انقدر ترسو نبودی(واقعا🙄)

ا/ت: اخه جلو ی چشم خودم داشت جووون میداد واااایی(با ترس)

کوک: ا/ت اون گذشت و رفت ولش کن دیگه بیبی

همین لحظه تهیونگ اومد و رفت لباسشو عوض کرد و اومد پیش کوک و ا/ت

تهیونگ: ا/ت؟

ا/ت: بله

تهیونگ: ترسیدی؟(پوزخند)

ا/ت: اره(خجالتی)

تهیونگ: هههه خب دیگه تموم شد

ا/ت: امیدوارم

در همین موقع گوشی کوک زنگ خورد

کوک: الو

جیمین: الو سلام کوک

کوک: سلام جیمین چطوری؟

جیمین: خوبم ممنون راستی کوک

کوک: چیه؟

جیمین: میگم ما کارمون تو المان تمومه میتونیم برگردیم کره

کوک: باشه کی قراره برگردیم؟

جیمین: فک کنم فردا خوب باشه

کوک: فردا؟ باشه خوبه

جیمین: خب پس فردا فرودگاه میبینمتون اها راستی تهیونگ که شمارو پیدا نکرد؟

کوک: چطور؟

جیمین: منظور اینکه پیداتون نکرد که بخواد دوباره دردسر درست کنه و ا/ت رو بدزده؟

کوک: دردسر که نه ولی الان منو ا/ت و تهیونگ باهمیم

جیمین: عه؟( تعجب)

کوک: اره (پوزخند)

جیمین: خیله خوب باشه پس فردا میبینمت بای

کوک: بای

ا/ت: کی بود کوکی من؟

کوک: جیمین بود بیبی گرلم

تهیونگ: خیله خب حالا لاس زدنتون رو تموم کنین و بگین امشب چه چیزی کوفت کنیم و بخوریم؟

ا/ت: خودت بگو اول

تهیونگ: من نظرم اینه که پیتزا بگیریم

ا/ت: منم موافقم تو چی کوک؟

کوک: انگار باهم خیلی صمیمی شدین

ا/ت: کوک بگو چی میخوری؟

کوک: منم با همون پیتزا اوکیم

تهیونگ: پس سفارش بدم دیگه

کوک و ا/ت: اوک

داشتن حرف میزدن که یهوووووووووووووووو گوشی ا/ت زنگ خورد

ا/ت: الو

کاترین: الو سلام ا/ت

ا/ت: سلام کاترین خوبی؟

کاترین: مرسی ممنون ببین ا/ت میگم کجایی؟

ا/ت: چطور؟

کاترین: باید ببینمت

ا/ت: خونه ی دوست کوکم

کاترین: ادرسو بفرست الان میام

ا/ت: تهیونگ دوستم میخواد بیاد اینجا اشکال نداره ادرسو بدم؟

تهیونگ: نه اشکال نداره

کاترین: پس ادرسو بفرست

ا/ت: اوک
دیدگاه ها (۳۲)

دلم شکسته💔🖤

(☆اون مال منه☆) پارت ¹⁷

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

Between the Tides³²یک هفته بعد تهیونگتو دفترم بودم تق تق تق ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط