/تک پارتی تهیونگ/
/تک پارتی تهیونگ/
تو و ته دوسال بود که باهم دوست معمولی بودید
یه روز ته ازت خواست باهم برید سینما. بلیط یه فیلم برات فرستاد و توهم قبول کردی
(بلیطتون ساعت 9 بود و فیلم 3 س بود)
رفتی و پیش تهیونگ نشستی(ا/ت _ تهیونگ +)
برقارو خاموش کردن و فیلم شروع شد.(ا/ت _ تهیونگ +) وسطای فیلم:
+ا/ت
_بله
+بنظرت فیلم حوصله سر بر نیست؟
_ نه
+اوکی ولی من حوصلم سررفته
(برگشتی که ته لبات و با لباش به بازی گرفت) بعو از چند مین ازت جدت شد
+میدونی چند وقت بود میخواستم امتحانش کنم؟(هیچی نگفتی و خجالت کشیدی.) فیلم که تموم شد، تهیونگ گفت: الان کجا بریم؟
_خونه
+امشب و بیا پیش من بمون
_اممم اوک (رفتارش عجیب شده بود و انگار میخواست بهت چیزی بگه)
(ساعت 12:30 به خونه ته رسیدیم، و ا/ت رفت روی مبل نشست)
+ا/ت..._ بله +من دوست دارم و فکر نمیکنم دیگه بتونیم باهم دوست بمونیم و اینکه میخوام که نظرتو بدونم
_خب تهیونگ منم چنو وقته این احساس و دارم اما نمیتونستم بگم چون حس میکردم که دوست داشتنت یکطرفه ست
+اممم پس تو از این به بعد دوست دختر منی بهت هشدار میدم با بقیه لاس نزنی
تو و ته دوسال بود که باهم دوست معمولی بودید
یه روز ته ازت خواست باهم برید سینما. بلیط یه فیلم برات فرستاد و توهم قبول کردی
(بلیطتون ساعت 9 بود و فیلم 3 س بود)
رفتی و پیش تهیونگ نشستی(ا/ت _ تهیونگ +)
برقارو خاموش کردن و فیلم شروع شد.(ا/ت _ تهیونگ +) وسطای فیلم:
+ا/ت
_بله
+بنظرت فیلم حوصله سر بر نیست؟
_ نه
+اوکی ولی من حوصلم سررفته
(برگشتی که ته لبات و با لباش به بازی گرفت) بعو از چند مین ازت جدت شد
+میدونی چند وقت بود میخواستم امتحانش کنم؟(هیچی نگفتی و خجالت کشیدی.) فیلم که تموم شد، تهیونگ گفت: الان کجا بریم؟
_خونه
+امشب و بیا پیش من بمون
_اممم اوک (رفتارش عجیب شده بود و انگار میخواست بهت چیزی بگه)
(ساعت 12:30 به خونه ته رسیدیم، و ا/ت رفت روی مبل نشست)
+ا/ت..._ بله +من دوست دارم و فکر نمیکنم دیگه بتونیم باهم دوست بمونیم و اینکه میخوام که نظرتو بدونم
_خب تهیونگ منم چنو وقته این احساس و دارم اما نمیتونستم بگم چون حس میکردم که دوست داشتنت یکطرفه ست
+اممم پس تو از این به بعد دوست دختر منی بهت هشدار میدم با بقیه لاس نزنی
۱۱.۰k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
