Meh Elud Lake
Meh Elud Lake
پارت ۶
جونکوک : بسه ( عصبی ) بسهههههه ( بلند )
همینطور که تو صورت لینو مشت میکوبوندم که یکی از پشت گلومو گرفت و فشار داد . اون چان بود . داشتم خفه میشدم که یهو از یقه اش گرفتم و خوابوندمش رو زمین بعد از چند بار زدنش از روش بلند شدم . مینهو هم کنارش با صورت خونی خوابیده بود رو زمین
جونکوک : دیگه حق ندارین اسم خواهرمو به اون زبون کثیفتون بیارید ( داد)
جونکوک ویو :)
سریع از اون عمارت اومدم بیرون . خیلی عصبی بودم اصن نمیفهمیدم دارم کجا میرم . همینطوری جاده و خیابون هارو بدون توجه به چیزی رد میکردم . تو ذهنم حرفاشون هی پلی میشد . تو همین افکار مزخرف بودم که کنارمو نگاه کردم و با نور ماشینی که با صدای بوق هی بهم نزدیک میشد و دیدم ...
و بعد خاموشی مطلق .............
سلامممممممم . بچه ها میدونم خیلی دیر گذاشتم . ببخشید . فعلا این پارت و داشته باشید تا چند ساعت دیگه هم پارت ۷ رو میدم
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
پارت ۶
جونکوک : بسه ( عصبی ) بسهههههه ( بلند )
همینطور که تو صورت لینو مشت میکوبوندم که یکی از پشت گلومو گرفت و فشار داد . اون چان بود . داشتم خفه میشدم که یهو از یقه اش گرفتم و خوابوندمش رو زمین بعد از چند بار زدنش از روش بلند شدم . مینهو هم کنارش با صورت خونی خوابیده بود رو زمین
جونکوک : دیگه حق ندارین اسم خواهرمو به اون زبون کثیفتون بیارید ( داد)
جونکوک ویو :)
سریع از اون عمارت اومدم بیرون . خیلی عصبی بودم اصن نمیفهمیدم دارم کجا میرم . همینطوری جاده و خیابون هارو بدون توجه به چیزی رد میکردم . تو ذهنم حرفاشون هی پلی میشد . تو همین افکار مزخرف بودم که کنارمو نگاه کردم و با نور ماشینی که با صدای بوق هی بهم نزدیک میشد و دیدم ...
و بعد خاموشی مطلق .............
سلامممممممم . بچه ها میدونم خیلی دیر گذاشتم . ببخشید . فعلا این پارت و داشته باشید تا چند ساعت دیگه هم پارت ۷ رو میدم
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
۹.۴k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.